دسته: خشونت علیه زنان
-
سریالهای «جم» و بازتولید خشونت خانگی
در سریالهای ترکی معمولاً همیشه زنی بهغایت بدجنس و ظالم وجود دارد و بخش زیادی از داستان روی دسیسههای او برای حفظ موقعیت و قدرتش در خانه میگذرد. زنان بهگونهای سیاه به تصویر کشیده میشوند که هیچگونه همدلی توسط مخاطب علیه خشونت مرد بر روی او در مخاطب عامهپسند برنینگیزند… اما آنچه در این سریال بسیار بارز است رفتار خشونت گر مردان علیه زنان خانواده است. آگاه کارا چای سمبل پدر مقتدر خانواده است که تلاش دارد اعضای خانوادهاش را دورهم نگاه دارد
-
نگاهی به آمار و دلایل قتلهای ناموسی در ایران
28 درصد قتلها به دليل نزاع، 18.8 درصد با انگيزههاي ناموسي و منکراتي، 7.7 درصد به دليل سرقت، 15.3 درصد به دنبال اختلافات خانوادگي و 11 درصد با انگيزههاي ديگر رخ داده است که در اين ميان سهم قتل توسط بستگان با 31.9 درصد بيشترين ميزان را به خود اختصاص داده است. با این عددها میتوان به یک تخمین دست یافت. نرخ قتل در یکصد هزار نفر با جمعیت 78 میلیون و 475 هزار و 941 نفر در سال 1394 میتواند عددی چون یک هزار و 962 به دست دهد.
-
نگاهی بِه خشونت خانگی در اتریش و فعالیت خانه های امن
شماره تلفن ویژه کمک به زنان در برابر خشونت خانگی ٠٨٠٠٢٢٢٥٥٥است که بهصورت شبانهروزی، در کل سال، کاملاً رایگان و حتی بدون نام از زنان و دختران حمایت میکند. این مراکز در سال ٢٠١٩ در مجموع هشت هزار و ٧٣٠ تماس تلفنی ثبت کرده اند که شش هزار و ٩٠١ تماس از طرف زنان و دختران بوده است و خود ٧٩ درصد از کل تماسها را شامل میشود. از مجموع این تماسها در ٢٣٨ مورد، میزان خشونت آنقدر زیاد و شدید بوده که به مداخله پلیس انجامیده و پلیس به محل اعزام شده است. دیگری: خشونت خانگی علیه زنان، که آن را هر نوع آسیب جانی، فیزیکی، جنسی، روانی، اقتصادی و اجتماعی به زنان تعریف میکنند،خشونت عليه زنان در سراسر دنیا مشاهده میشود. کمتر زني است که دستکم یکی از اشکال خشونت را تجربه نکرده باشد.آمار و ارقام نشان میدهد که حتی در کشورهای توسعهیافته غربی، البته نه به نسبت برابر با سایر کشورها، مسئلهای جدی به نام خشونت خانگی وجود دارد و نه تنها زنان در حوزه خصوصی از امنیت برخوردار نیستند، بلکه همواره تهدید اصلی را از همین حوزه دریافت میکنند
-
تقلیل دادن زن کشی به قومیت یا ملیت خاصی، نادیده گرفتن خشونت سیستماتیک است
اتنیکی کردن پدیده زن کشی دو پیامد عمده را درپی دارد. نخست اینکه، برجسته کردن بیشتر زن کشی به بهانه حفظ ناموس در میان این گروهها به خلق ذهنیتی در میان آنها منجر میشود که زن کشی را همچون ویژگی ذاتی در خود درونی کنند. برای توجیه چنین روایت هایی عموما به عامل فرهنگ اشاره میشود و این پدیده را همچون امری تغییرناپذیر و ذاتی این گروها فرض میکنند. متاسفانه حتی در میان برخی فعالان حقوق زن و مدنی مشاهده میشود که علاوه بر نادیده گرفتن و یا انکار شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حاکم بر مناطق کردنشین وعرب نشین ایران در وقوع زن کشی، این پدیده به فرهنگ آنها همچون امری ذاتی تقلیل مییابد. اتخاذ چنین رویکردهای فرهنگمحورانهای ضمن انکار و نادیدهگرفتن بستر اقتصادی و اجتماعی زمینه ساز زن کشی در میان کوردها و عرب ها، موجب میشود که نه تنها زنکشی را همچون خصلتی عمومی در میان خود درونی کنند، بلکه همچنین به این گزاره این فرهنگ ماست و راه برون رفتی وجود ندارد، باور کنند و با توسل به آن زنکشی خود را توجیه کنند.
-
بار جنگهای متوالی بر دوش زنان عراقی
زنان عراقی چندین دهه جنگ را پشت سرگذاشتهاند، از جنگ با ایران در دهه 1980 تا جنگ خلیج در سال 1991 ، و حمله ایالاتمتحده در 2003 و در انتها جنگ با گروه تروریستی داعش. سالها جنگ زیرساختهای این کشور را از بین برده است، تبعیض جنسیتی و فقر ارمغان جنگ در عراق است. در ادامه نگاهی به اثرات این جنگها بر زندگی زنان میاندازیم.
-
قانونی که مروج زنکشی است باید تغییرکند
در این روزها همه در مورد پدر رومینا حرف میزنند، در اینکه پدر قاتل است شکی نیست اما واکنش افراد در فضای رسانهای به گونهای است که انگار تنها مقصر اوست نه دولت، نه قانونگذار، نه پلیس ،نه دستگاه قضا که هیچ توجهی به قتلهایی از این دست ندارد. به نظر میرسد ما فعالان زنان باید حواسمان باشد که صرفا انگشت اتهام را به طرف پدر رومینا نگیریم بلکه به محکومکردن سیستمی بپردازیم که چنین قتلهایی به دلیل اهمال او از وظایفش رخ میدهد.لازم است قتلهای ناموسی را تنها امری فردی و شخصی نبینیم. همچنین در موارد بسیاری خشونت خانگی با اعتیاد مرد در رابطه است و بنابراین باید توجه کنیم که باز ساختار جامعه مردان و زنان را به سمت اعتیاد سوق می دهد.
-
بیان عزیزی: به عقب رانده شدن مطالبات زنان از عواقب جنگ برای زنان کرد است
نیمە تاریک وضعیت ضد انسانی انفجار مین اینجاست کە پس از قطع عضو و یا معلولیت دختران و زنان، قربانیان بە طور کلی منزوی میشوند، محرومیت اجتماعی در تمام ابعاد و عمق بر آنها چیرە میشود و دارای کمترین میزان حمایت خانوادگی و اجتماعی هستند. در طول سالهای پس از جنگ هیچ نوع حمایتی از مصدومان مین صورت نمیگیرد و این مشکل باعث بروز اختلالات بسیاری در زندگی این افراد میشود و آنها نیازمند ارائه خدمات پزشکی، بهداشتی، مددکاری و روانشناسی مداوم هستند. دختران و زنان پس از قطع عضو ناشی از مین خانهنشین میشوند و در موارد بیشماری هم در صورت کە متأهل بودەاند، شوهرانشان آنها را ترک کردەاست.
-
زنان مهاجر افغان و رنج های کرونایی
همسرم دوماه است که بیکار شده و شرایط اقتصادی خوبی نداریم. وقتی درگیر خرج خرد و خوراک هستیم، دیگر به فکر خریدن بسته اینترنتی نیستیم. از طرف دیگر دخترانم از درس هایشان عقب می افتند و من مجبور هستم که آنها را به خانه همسایه بفرستم تا از تکالیفشان مطلع شوند. همسرم در مولوی باربری می کند. ما پس اندازی نداریم که بخواهیم در این دوران آن را خرج کنیم. همسرم مدام فکر می کند و این روزها که در خانه است بیشتر گیر می دهد و درگیری داریم. اگر مشکل اقتصادی نداشتیم، فشار کم تری روی من بود.
-
مسائل زنان خانه دار، پرستار، کارگرو معلم در مواجه با کرونا
به گفته عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در سال 92 آمار ۱ به ۷ پرستار مرد به زن در کشور فاجعه است. از دیگر سو با توجه به فرهنگ حاکم در ایران که از تریبون های رسمی هم تبلیغ می شود مهمترین شغل زن مادری است و زنان پرستاری که به دلیل کمبود نیرو گاه یک ماه فرزندان خود را نمی ببیند با فشار روانی و عذاب وجدان و احساس گناهی مواجه می شوند.دوری از خانواده و نگرانی های ناشی از احتمال سرایت بیماری از خود به دیگر اعضا خانواده را نیز به این لیست اضافه کنید. شیفتهای طولانی، خستگی مفرط ناشی از پوشیدن لباسهای سنگین و پر فشار برای ساعات طولانی، دوری از نزدیکان و …با این همه کمترین مطالبه بر حق آنها که افزایش حقوق بود که هنوز محقق نشده است.
-
آیا درپاندومی کرونا، زنان بیشتر در معرض خطراند؟
شواهد ناشی از شیوع بیماری های قبلی نشان می دهد که زنان و دختران با آسیب پذیری خاصی روبرو هستند. در شیوع بیماری Zika 2015-2016 ، زنان به دلیل عدم استقلال نسبت به سلامت جنسی و تولید مثلی خود ، دسترسی ناکافی به خدمات بهداشتی و منابع مالی کافی ، موانع قابل توجهی برای مراقبت های بهداشتی داشتند. در طول شیوع بیماری ابولا در آفریقای غربی بین سالهای 2014 تا 2016، زنان به دلیل نقش غالب آنها به عنوان سرپرستان و کارمندان بهداشت ، بیشتر به این ویروس مبتلا شدند