دسته: پرونده جنبش زنان در خاورمیانه
-
فمینیسم در تونس: از نخبهگرایی تا محرومیت
فمینیسم در تونس دارای ویژگی های خاصی است که فضای فعالیت فعالان این عرصه را شکل می دهد. فعالیت فعالان زن نخبه را می توان یکی از ویژگی های آن دانست. حذف اکثریت زنان از آن فضا، فعالیت های حقوق زنان را به بستری برای زنانی خاص تبدیل کرده است که خواسته های خودشان را بدون توجه به خواسته های بخش های دیگرِ زنان بیان می کنند. یکی دیگر از ویژگی های اصلی هژمونی مردان بر مشارکت زنان و نادیده گرفتن مبارزه زنان برای حقوق آنها، به همراه بسیاری از مسائل دیگر است که توسط فمینیست ها مورد توجه قرار نگرفته است.
-
فمینیسم در پاکستان: نبرد زنان برای حقوق ابتدایی خود
در سال 1980 بود کهموجی از مبارزات فمینیستی در واکنش به اعمال قانون جنجالبرانگیز «حدود» جنرال ضیاءالحق که خواستار ارائه چهار شاهد عینی توسط قربانیان تجاوز برای اثبات اتهامشان بود به وجود آمد. انجمن عملی زنان بهطور علنی مقابل احکام ناعادلانهای که تحت این قانون اجرا شدند، ایستاد و با این کار آگاهی ایجاد کرد. این انجمن شامل زنانی از تمام طبقات بود، این زنان در رسانهها علیه دولت صحبت کردند، در خیابانها تظاهرات کردند، در مدرسهها کمپینهای آموزشی برقرار کردند و شعار معروف «مردان، پول، ملاها و ارتش» را به وجود آوردند.
-
بازاندیشی مفهوم جنسیت در عراق؛ حقوق زنان در چنبره تحریم
با تمام سوءاستفادههایی که از عبارت (آزادی زنان) در پی کسب آن بودند اما زنان بعد از حمله 2003 بهطور کامل در دولت موقت غائب بودند. سیستم حقوقی قبیلهای نیز به انقیاد بیشتر حقوق زنان کمک کرد. رژیم عراق و دولت ایالاتمتحده هر دو نقش خود را در تضعیف حقوق زنان انکار کردند. زنان از نیروی کار بیرون رانده شدند، بهطور فزایندهای به شوهر یا بستگان مرد وابسته شدند. مجبور به فرزندآوری بیشتر شدند درحالیکه ازنظر اقتصادی نمیتوانستند آنها را تأمین کنند، خشونت مبتنی بر جنسیت ازجمله خشونت خانگی و جنایات ناموسی بیشتر شد. همه اینها بخشی از هزینههای دردناک تحریم بود.
-
طالبان و جنبشهای مدنی ایران و افغانستان؛ منافع و دغدغههای مشترک
من یادم هست زمانی که در لویه جرگه قانون اساسی روی ماده برابری تلاش یا لابی میکردیم به هزار صفتی که برای زنان در افغانستان خطرناک است ما را متهم میکردند. میگفتند این زنان کافر هستند و انگهایی از این دست میزدند؛ اما زنان برای رسیدن به حقوق خود از هیچ تلاشی دست نکشیدند. حتی به نظر من تلاش زنان در بلند کردن صدای خود و تردیدها و نگرانیهایی که نسبت به صلح با طالبان وجود داشت از مردانی که در نهادهای مدنی دیگر فعالیت میکردند بیشتر بود و بیشتر لابی کردند. ما متأسفانه حرکت گسترده نداریم اما گاهی همه این حرکتها در جایی به هم پیوستهاند.
-
جنبش زنان در مصر؛۱۰۰ سال تلاش برای رهایی ادامه داد
ملک بنیانگذار eed wa7da که به بازماندگان تجاوز کمک میکند، میگوید: «وقتی کلمه مبارزه را به کار میبریم، گویی چیزی را که به ما تعلق ندارد میخواهیم. این حق اساسی ماست که در جهانی عاری از خشونت زندگی کنیم. به همین دلیل است که برای ما مهم است که این حقوق را پس بگیریم و زمینه را برای ایجاد جامعه برابرتر برای نسل بعدی فراهم کنیم.
-
چالشهای جنبش زنان در افغانستان
مشکل اصلی جنبش زنان در افغانستان همین است که با متن زندگی زنان در افغانستان کمتر آشنا هستند. این زنان اکثراً در مراکز شهرهای بزرگ افغانستان هستند. در این شهرها زنان برخوردار از فرصتها و امکانات بودهاند. تعداد زیادشان از خارج برگشتهاند که آشنا با اندیشههای فمینیستی و تفکر مدرن هستند؛ اما با مناسبات اجتماعی و فرهنگ مردم افغانستان کمتر آشنایی دارند. این شکاف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، میان شهرها و روستاهای افغانستان بسیار زیاد وجود دارد.
-
مقایسه جنبش زنان ایران و ترکیه
جنبش زنان در خاورمیانه ریشههای نزدیکی به هم دارد. با نگاهی به ریشههای شکلگیری جنبش زنان در ایران و ترکیه میتوان گفت در هر دو کشور تصمیم دولت بر تغییر وضعیت زنان به دلیل نگاه ناسیونالیستی تا حدود زیادی سبب تغییر در وضعیت زنان هر دو کشور شد این البته در کنار عاملیت زنان برای تغییر وضع خود در پی آشنایی با تجدد غربی بود. آگاه شدن زنان به حقوق خویش به آموزش زنان و تلاش برای محدود کردن کودکهمسری و شکلگیری انجمنهای زنانه و روزنامههای زنان شد.
-
قدرت مذاکرهکردن فمینیستها در مصر
گفتمان محافظهکارانه در مورد خشونت علیه زنان که مسئولیت آن را بر دوش زنان میگذارد، در بحث اعضای کمیته 50 مورد استناد قرار نگرفت. مسئله خشونت به صورت عام مطرح شد و هیچ تلاشی در بحث برای برجسته کردن تمایز بین خشونت عمومی و خانوادگی وجود نداشت. نقش زنان در موج انقلاب به عنوان مدرک شایستگی زنان و اهمیت تعهد دولت برای تضمین حقوق اساسی و همچنین اقدامهایی برای محافظت از زنان در برابر خشونت در نظر گرفته شد. خشونت علیه زنان و ضرورت مبارزه با آن بخشی از گفتمان عمومی غالب از پیامدهای ژانویه 2011 است. این را میتوان یکی از دستاوردهای آشکار جنبش انقلابی دانست.
-
آیا درعربستان فمینیسم وجود دارد؟
روشهای بهبود وضعیت زنان سعودی از روشهای غربی بسیار متفاوت است؛ اما این به این معنی نیست که کمتر مؤثر یا مهم است. رویکرد زنان سعودی باارزشهای فرهنگی آنها سازگار است درحالیکه هنوز نابرابریهای مربوط به جنسیت و سایر موارد را به چالش میکشند. بهعنوان تفسیرهای جدید از فمینیسم و روشهای دقیقتر درک مفهوم عدالت تکامل پیدا میکند، مهم است که دوباره ریشههای فمینیسم را بفهمیم تا بدانیم چرا تعریف زنان از حقوق نیز باید گسترش یابد. تلاشهای زنان سعودی بخشی از مبارزه برای ایجاد جوامع عادلانهتر است. حرکت آنها ممکن است یک حرکت در معنای دقیق آن نباشد و روشهای آنها تفاوت چشمگیری با مدلهای غربی داشته باشد، اما نباید تلاشهای آنها را بیمعنی یا کمتر شایسته دانست.
-
برابری جنسیتی در عراق و کردستان عراق
بااینوجود، موقعیت قانونی زنان در KRI در دهه گذشته بیش از زنان در سایر مناطق عراق بهبودیافته است. گواه این مطلب تعداد بیشتری از مواد قانونی اصلاحشده و جدید در راستای CEDAW است که برخی از مواد افتراقی قانون احوال شخصیه و قانون مجازات عراق را مورد توجه قرار میدهد. بهعنوانمثال ، محدودیتهایی در قانون تعدد زوجات برای محدود کردن توانایی شوهر برای داشتن چند همسر در نظر گرفته شد. قانون مقابله با خشونت خانگی که در سال 2011 تصویب شد ، مرتکبان را نسبت به اعمال خود ، ازجمله اقداماتی که شوهران علیه همسران خود مرتکب شدهاند ، مسئول میداند و از قربانیان حمایت بیشتری میکند. مقاله مربوط به قتل ناموسی برای از بین بردن شرایط تخفیف مجازات عاملان تغییر یافت. ختنه زنان نیز ممنوع شد.