سیمین کاظمی
دیگری: دیگری به مناسبت روز جهانی زن فیلم مستانه ساخته محمدحسین فرحبخش را با حضور دکتر سیمین کاظمی در صفحه اینستاگرام خود نقد و بررسی فمینیستی کرد. دکتر کاظمی متن بررسی فیلم را در اختیار دیگری قرار دادند که در ادامه میآید.
فیلم مستانه داستان یک زن هنرپیشه موفق و ستاره سینما به نام مستانه صدر است که با کار و حرفهاش مشغول است و با خواهر نوجوانش زندگی میکند. فرهاد دوست یا نامزد اوست که با هم قرار ازدواج دارند. یکی از دوستان مستانه یک معلم موسیقی را به او معرفی میکند که به خواهرش پیانو یاد بدهد. همه چیز خوب پیش میرود و مستانه به معلم موسیقی اعتماد دارد و از کار او راضی است تا اینکه یک روز که خواهر مستانه در خانه نیست و در ترافیک معطل شده، معلم موسیقی «خسرو جامی» برای تدریس به خانه میآید. مستانه به او تعارف میکند که منتظر باشد تا خواهرش برسد و خودش میخواهد برای کارش از خانه خارج شود. معلم موسیقی از حال عادی خارج و رفتار او نسبت به سابق غیرطبیعی است و از مستانه سوالات نامناسب و آزاردهنده میپرسد. بعد از عصبانیت و واکنش مستانه که به داخل اتاق رفته تا به تلفن فرهاد جواب بدهد جامی بالای سر او میرود و مستانه را میترساند. مستانه که انتظار ندارد او را در اتاقش ببیند او را از اتاق بیرون میکند و از او میخواهد از خانه خارج شود؛ اما جامی در فرصتی که مستانه میخواهد از اتاق خارج شود به او حمله میکند و در اتاق بسته میشود.
خواهر مستانه که میرسد با مستانه مورد تعرض واقع شده و ناراحت و درهم ریخته مواجه میشود. مستانه تصمیم میگیرد با کمک وکیل زنی که دوستش است از شخص متجاوز شکایت کند. فرهاد با طرح شکایت و علنی کردن موضوع تجاوز مخالفت میکند. مستانه اصرار دارد که احقاق حق کند. سرانجام به دادگاه میرود و دادگاه به علت فقدان شواهد و ادله کافی متهم را تبرئه میکند. جامی به پرداخت جریمه و دیه بابت ضرب و جرح و صد ضربه شلاق برای رابطه جنسی نامشروع محکوم میشود. مستانه هم به تعزیر محکوم میشود، کارش را از دست میدهد و نامزدش او را ترک میکند. جامی در تعقیب اوست و دست از سرش برنمیدارد و تهدیدش میکند. در سکانسی از فیلم به مشهد میرود تا بخشوده شود. یک روز در خانه مشغول تماشای فیلم است که متوجه میشود جامی وارد خانه شده است. جامی با چاقو صورت مستانه را میبرد و با یک بطری اسید مستانه را تهدید میکند. در این حیص و بیص خواهر مستانه از طبقه بالا میآید و با اسپری دفاع شخصی به صورت متجاوز میپاشد. متجاوز به خیابان میگریزد و زیر ماشین میرود و میمیرد.
از محتوای فیلم بر میآید مستانه زنی است که رفتاری مدرن دارد. او راحت است و اعتقادی به رفتارهای سنتی ندارد. مثلاً در صحنهای از فیلمی که بازی میکند کارگردان به او میگوید موقعی که به بازیگر مرد نقش مقابل اظهار دوستداشتن میکند، به چشمهای او نگاه نکند اما مستانه معتقد است که باید در چشم او نگاه کرد و جمله دوستت دارم را گفت. او در زندگی شخصی هم با جامی که معلم موسیقی است رفتاری دوستانه و محترمانه دارد. به او اجازه میدهد که باهاش عکس سلفی بگیرد و در خانهشان تدریس کند. اما بر اساس قضاوت وکیلِ فردِ متجاوز (که نماینده سنتگرایان است)، مستانه پوششی نامتعارف دارد و طوری لباس میپوشد که مطابق استانداردهای رسمی نیست. علاوه بر این راه دادن مرد غریبه و نامحرم به خانه (که در عرف و نگاه سنتی خطا و ممنوع است) به عنوان دلیلی برای تمایل او به رابطه جنسی با مرد متجاوز تفسیر میشود. شخص متجاوز معتقد است که در سینما از زنان سوءاستفاده میشود و از نظر او چون مستانه هم لابد مورد سوءاستفاده است پس بدنش بیارزش و ملک عمومی است که میشود مرتکب هر رفتاری شد.
در این فیلم متجاوز شخصی آشناست که مستانه به او اعتماد دارد. این شخص هنرمند و اهل موسیقی است. این موجّهبودن از نظر اجتماعی این حق را به او میدهد که از قاضی دادگاه بپرسد «آیا به او می آید که اهل تجاوز و تعرض باشد؟» آشنابودن متجاوز و جایگاه اجتماعی او دو عاملی هستند که باورپذیری ادعای زنان تجاوز دیده را دشوار میکند. جامعه به سختی میپذیرد که یک مرد در جایگاه اجتماعی بالا، یک مرد هنرمند، استاد دانشگاه، پژوهشگر، مدیر و … که آشنای زن آسیبدیده بوده، به او تجاوز کرده باشد. گویا تجاوز جرمی است که فقط برای مردان تهیدست تعریف شده باشد و مردان با پایگاه اقتصادیاجتماعی بالا از آن مبری هستند. از سوی دیگر آشنایی قبلی و اعتماد شخص آسیب دیده به متجاوز نیز احتمال پذیرش ادعای وقوع تجاوز از سوی زن را کاهش میدهد چون از نظر عموم تجاوز جرمی است که توسط افراد غریبه رخ میدهد و اگر شخص مورد اعتماد به زنی تعرض کند، تقصیر خود زن است که به او اعتماد داشته است و به او امکان تجاوز داده است.
مستانه نمیداند بعد از تجاوز چه کند. بهمریخته و در هم شکسته است. تازه بعد از چهار روز با وکیلش مشورت میکند که از متجاوز شکایت کند. در پاسخ به وکیلش که میپرسد، چرا به پلیس خبر نداده، میگوید حال جسمی و روحیاش طوری نبوده که بتواند تصمیمی بگیرد. این تأخیر در شکایت برگ برنده شخص متجاوز و وکیل اوست. چنین مشکلی برای قربانیان تجاوز جنسی عمومیت دارد و بسیاری از آن ها نمیدانند بعد از تجاوز باید چه کنند. اغلب به این نکته واقف نیستند که در اولین زمان ممکن و پیش از زدوده شدن آثار جرم باید به پلیس و پزشکی قانونی مراجعه نمایند و در مراجع قضایی طرح شکایت کنند. برای همین با گذشت زمان و با پاک شدن آثار تجاوز اثبات آن هم سختتر میشود.
تبعات تجاوز بر ذهن و روح شخص قربانی تجاوز سنگین و جبران ناپذیر است. مستانه میگوید روحش یک جور بدی کثیف شده، حس بی حرمت شدن شب و روز با اوست. متجاوز کاری کرده که احساس بیارزش بودن کند. او نمیداند با این حسها چطور باید زندگی کند.
اگر چه برای مستانه هدف از طرح شکایت، احقاق حق شخصی و تنبیه متجاوز است اما وکیل مستانه که به جنبه اجتماعی شکایت و تأثیرگذاری آن بر زنان قربانی تجاوز توجه دارد و میگوید «اکثر زنان تجاوز دیده از ترس آبرو شکایت نمیکنند و شکایت مستانه به این زنان جسارت میدهد. جرات و جسارت شکایتکردن از متجاوز». او در دادگاه بر تأثیر اجتماعی شکایت مستانه و حکم صادره میگوید اما قاضی در جواب میگوید فقط از موکلش دفاع کند.
مستانه در راه احقاق حق و شکایت حمایتی از جانب نامزدش دریافت نمیکند. واکنش فرهاد به خبر تجاوز، ابتدا سکوت است و بعد هم میرود. چند روز بعد هم که میفهمد مستانه قصد شکایت دارد، از او میخواهد موضوع را علنی نکند. او معتقد است که قضیه باید خاک شود و به اصطلاح کثافت را هم نزنند تا بوی گندش پخش نشود. وقتی که مستانه شکایت میکند، فرهاد او را تنها میگذارد و ترکاش میکند. در واقع مخالفت خانواده با علنی شدن موضوع تجاوز و فقدان حمایت خانواده یکی از بازدارندههای اصلی زنان در افشا و پیگیری حقوقی تجاوز جنسی است، که در این فیلم به آن پرداخته شده است.
نقصهای قانون و فقدان حمایت قانونی از زن قربانی تجاوز مانع احقاق حق است. زن ادلّه و شواهدی ندارد که به دادگاه ارائه کند. جرم در خانه او و در حوزه خصوصی اتفاق افتاده است، پس قابل اثبات نیست. چون زن در را به روی مرد باز کرده و مرد برای ورود به زور متوسل نشده است، مرد به راحتی میتواند از اتهام تجاوز برهد و آن را رابطه جنسی با رضایت دو طرف معرفی کند. بنابراین از نظر دادگاه زن هم همچون مرد به دلیل رابطه جنسی نامشروع مقصر است و محکوم میشود. آنچه اهمیت ندارد این است که این رابطه با زور و خشونت مرد و نارضایتی و آسیب دیدگی زن امکان وقوع یافته است.
در مسأله تجاوز زن مقصر شناخته میشود که با رفتارش به مرد مجوز تجاوز داده است. مرد و وکیلاش معتقدند که زن این تهمت تجاوز را مطرح میکند، چون میخواسته با مرد ازدواج کند ولی مرد زیر بار نرفته است. چنین رویکردی در جامعه هم عمومیت دارد که در مواجهه با افشای مسئله تجاوز زن را به دروغگویی، شیّادی و تلاش برای اتهام زنی به قصد تخریب مرد متهم میکنند. این شیوه که نوعی سرزنش قربانی است، بعد از موج افشاگری زنان در سال ۱۳۹۹ نیز دیده شد و این موضوع به کرات مطرح شد که زنان برای جبران ناکامیهای شان در رابطه، به مردان تهمت تجاوز میزنند یا میخواهند برای مردان موجه و موفق پاپوش درست کنند. در فیلم حتی یک مقام قضایی به وکیل مستانه میگوید: زنان برای جبران ناکامیهایشان تهمت تجاوز میزنند چون تا زن نخواهد مرد نمیتواند به او نزدیک شود و اگر به زن تجاوز شود، مقصر خود اوست که در مکانی بوده که مرد وسوسه شده است.
در فیلم مستانه، زن آسیب دیده کارش را از دست میدهد و فعالیت سینماییاش به طور غیررسمی ممنوع میشود. او سرزنش میشود چرا که جنجال راه انداخته و خلاف مصلحت جمعی عمل کرده است. او هیچ حمایتی از جامعه ندارد. رسانهها، محل کارش، همکارانش، خانوادهاش همه او را تنها میگذارند یا علیه او هستند. در مقابل شخص متجاوز آزاد است و ناتوانی مستانه در احقاق حق او را دلیر و گستاخ تر میکند که به آزار مستانه ادامه دهد و با چاقو و اسید تهدیدش کند. قانون دست او را در هر گونه اعمال خشونت از کلامی و روانی تا فیزیکی و جنسی باز گذاشته است. در واقع آنچه در پایان فیلم بر سر مرد متجاوز میآید، مجازاتی قضا قدری است که زاییده تخیل نویسنده است و گرنه در محضر دادگاه او از اتهام و مجازات تجاوز رهیده است. مجازات شلاق هم که بر متهم اعمال میشود، چون نامتناسب و غیرانسانی است، ترحم بیننده را بر میانگیزد و نمیتواند مجازات مناسبی برای متجاوز باشد.
نکته دیگر فیلم این است که شخص متجاوز حاضر به پذیرفتن جایگاه برتر زن هنرپیشه نیست و میخواهد آنچه را که از نظر خودش علاقه و عشق میداند به زور به زن تحمیل کند. ظاهراً از نظر او یک زن نباید در برابر خواهش مردانه مقاومت کند و اگر مقاومت کرد، باید با تعرض، چاقو و اسید تنبیه اش کرد و بر او مسلط شد.
فیلم مستانه اگر چه به ابعاد مختلف تجاوز جنسی میپردازد اما واقعیت این است که این فیلم به زنی با شرایط استثنایی پرداخته است، زنی که ستاره سینما و مرکزنشین است و هم سرمایه اقتصادی و فرهنگی دارد و هم سرمایه اجتماعی. او شاید بتواند سرانجام با برخی از تبعات تجاوز مقابله کند ولی همین موضوع تجاوز اگر برای زنانی که در محرومیتهای مختلف و در اجتماعات توسعه نیافته و سنتی زندگی میکنند، رخ بدهد، تبعات سنگینتری خواهد داشت که به آسانی قابل جبران نخواهد بود.
طراح پوستر عطیه باستان