برچسب: روایت تجاوز
-
دشواریها و پیچیدگیهای افشای تجاوز جنسی
فیلم مستانه اگر چه به ابعاد مختلف تجاوز جنسی میپردازد اما واقعیت این است که این فیلم به زنی با شرایط استثنایی پرداخته است، زنی که ستاره سینما و مرکزنشین است و هم سرمایه اقتصادی و فرهنگی دارد و هم سرمایه اجتماعی. او شاید بتواند سرانجام با برخی از تبعات تجاوز مقابله کند ولی همین موضوع تجاوز اگر برای زنانی که در محرومیتهای مختلف و در اجتماعات توسعه نیافته و سنتی زندگی میکنند، رخ بدهد، تبعات سنگینتری خواهد داشت که به آسانی قابل جبران نخواهد بود.
-
«کدام زنان» از آزار «کدام مردان» می گویند؛ آیا صدای همه قربانیان شنیده می شود؟
برای همین عجیب نیست وقتی آزارگری مورد حمایت فمینیستهای شناخته شده قرار میگیرد، افکار عمومی روایت قربانی را پس بزند، همان روایتی که میتواند در شرایطی دیگر باورپذیر و واقعی جلوه کند. تجربه بیانیهای که در سال ۱۳۹5 منتشر کردیم به ما نشان داد که فمینیستهای ایرانی میتوانند با تصمیمات اشتباه و ترجیحات شخصی، آنجا که مسئله خشونت علیه زنان در میان است، هم به مشروعیت این کارزارها و هم به اعتمادسازی جامعه به فمینیسم لطمه وارد کنند. در موردی که ذکر آن رفت، فمینیستهای که از آزارگر حمایت کرده بودند، در سطح فردی ناخواسته توانستند بیشتر از مردانی که سکوت کرده بودند، به قربانی آسیب برسانند و در سطح جمعی نیز افشاگری را برای دیگران مسدود و سختتر کردند.
-
رکسانه گی از تاثیر تجاوز بر زندگی اش می گوید
نوشتن این کتاب یک اعتراف است. اینها زشتترین، ضعیفترین، عریانترین بخشهای وجود من هستند. این حقیقت من است. این سرگذشتیست از بدن (من) چون، اکثر اوقات، داستانهای بدنهایی مانند بدن من یا نادیده گرفته میشوند یا طرد میشوند و یا مسخرهشان میکنند. مردم بدنهایی مانند بدن من را میبینند و برای خودشان فرضیههایی میسازند. فکر میکنند دلیل چاقیام را میدانند. نمیدانند. این داستان پیروزی نیست، بلکه داستانیست مستلزم گفته شدن و سزاوار شنیده شدن…این سرگذشت بدن من است. بدن من در هم شکسته بود. من در هم شکسته بودم. نمی دانستم چگونه شکسته هایم را گردآورم. من متلاشی شده بودم. پاره ای از من مرده بود؛ پاره ای از من خاموش بود و سال های دراز خاموش می ماند.