مسائل زنان خانه دار، پرستار، کارگرو معلم در مواجه با کرونا

مرضیه شکیبا

دیگری: بی گمان به سبب ظهور ویروس کرونا، بشر در یکی از دشوارترین موقعیت های تاریخ مدرن قرار گرفته است. درد مشترک جهان اما سبب شد تا زخم های کهنه ای، دوباره باز شوند و با خود داستان های پرتکرار و همیشه نامعلوم نابرابری را به همراه آورند. رنجهایی که حل نشده از هر عصر به عصر بعدی منتقل می شوند.

آیا کرونا ویروس بر مردان و زنان اثرگذاری متفاوتی دارد؟

نتایج مطالعات یک مرکز کنترل بیماری در چین می گوید که با اینکه زنان و مران به طور مساوی میزبان بیماری کرونا می شوند اما نرخ مرگ و میر در مردان ۲.۸ بوده درحالی که همین نرخ در مورد زنان ۱.۷ است. دانشمندان در مورد دلایل این تفاوت می گویند: دلایل زیادی در این امر وجود دارد، از جمله عوامل بیولوژیکی و سبک زندگی.  به عنوان مثال ، مردان بسیار بیشتر از زنان در معرض سیگار کشیدن هستند که این امر به سیستم ایمنی بدن آسیب می رساند. همچنین ، زنان نسبت به مردان تمایل دارند بیشتر در زمان های بروز خطر  ایمنی  را نسبت به مردان بیشتر رعایت کنند.

اما از نگاهی دیگر می توان گفت که ویروس کرونا با اینکه به طور مساوی بین مردان و زنان پخش می شود اما درعمل به دلیل تفاوت نگرشی مبتنی بر جنسیت، نیز تبعیض و تقسیم نابرابر کار و مسئولیت در سطح کلان، اثرات و آسیب های نابرابری به این دو گروه وارد می آورد. اختلال اجتماعی و اقتصادی ناشی از ویروس، آسیب بیشتری را متوجه زنان خواهد کرد. در بین مشاغل  دنیا اکثریت قریب به اتفاق پرستاران، مهمانداران هواپیما، معلمان و کارمندان بخش های خدماتی،  زن هستند و در نتیجه به واسطه شغلشان درخط مقدم شیوع بیماری قرار دارند. در خانه نیز زنان، مسئول مراقبت از خانه و خانواده هستند.

بسته شدن مدارس و عمیق تر شدن نابرابری ها

براساس اعلام سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد (یونسکو)، نزدیک به ۳۰۰ میلیون دانش آموز در سطح جهان به دلیل تعطیلی مدارس به علت ویروس کرونا، در حال حاضر نمی توانند از کلاس درس و مدرسه بهره مند شوند. تعطیل شدن گسترده مراکز مراقبت از کودکان و مدارس در کشورها، بسیاری از والدین شاغل را با مسئولیت ۲۴ ساعته نگهداری و رسیدگی به فرزندان مواجه کرده است. تعطیلی مدارس به وظایف و مسئولیت های زنان در این مدت افزوده چرا که مراقبان اصلی کودکان مادران و زنان هستند. در حال حاضر نرخ مسئولیت زنان درمراقبت از خانواده بیش از سه برابر مردان است و مسئله کرونا به این رقم،  بی شک بار فراوان تری وارد می کند.  از دیگر سو، بسته شدن و تعطیلی مدارس یعنی نگرانی های شغلی خیل عظیم معلمان که از قضا آمار از بالا بودن تعداد معلمان زن به مرد می گوید. مثلا درشهر تهران ۸۰ درصد از معلمان زن هستند. و بخش زیادی از این معلمان در شرایط حق التدریسی و بدون بیمه قرار دارند و این یعنی عدم امنیت و ثبات شغلی. تعداد زیادی از معلمان حق‌التدریسی، روز شنبه ۱۶ فروردین‌ماه، در بیانیه‌ای خواستار پرداخت کامل حقوق خود از سوی وزارت آموزش و پرورش شده‌اند. معلمان حق‌التدریسی از دولت خواسته‌اند تا با آن‌ها همچون معلمان رسمی برخورد شود.

این معلمان در بیانیه‌شان اعلام کرده‌اند: «ما همان کارِ معلمان رسمی را با همان کیفیت و توانایی انجام می‌دهیم، اما نصف آن‌ها هم دستمزد نمی‌گیریم، حتی نمی‌توانیم به آینده و بازنشستگی خود امیدوار باشیم چراکه با پرداخت حق بیمه ناکامل و ساعتی، باید بیش از ۴۰ سال کار کنیم تا بازنشست شویم! لااقل در این بحران کرونا، حقوق ما را کامل بپردازند تا بتوانیم قدری آسوده باشیم.»حتی پیش از بروز کرونا نیز کامل ترین حقوق معلمان حق التدریسی از کمترین حقوق کارگران نیز کمتر بود و  با این حال بسیاری از این معلمان با تمام تلاش و صرف ساعات بسیار بیشتری از تدریس حضوری، در فضای مجازی وقت و انرژی می گذارند و هزینه اینترنت را متحمل می شوند تا از کیفیت آموزشی کاسته نشود.

زنان پرستار در چنبره کرونا

به گزارش سازمان جهانی بهداشت، از هر ده شخصی که در مراکز درمانی کار می کند ۷  نفر زن هستند. این در حالی است که درآمد آنها به طور میانگین ۲۸ درصد کمتر از مردان همکار خود است. در نتیجه می توان گفت که زنان علاوه برآنکه در خانه مسئولیت های بیشتری در حوزه مراقبت برعهده دارند در بیمارستان ها نیز در خط مقدم مبارزه با ویروس کرونا نیز قرار دارند. در ایران اما آمار از این هم فراتر می رود .

به گفته عضو کمیسیون بهداشت و درمان  مجلس  در سال ۹۲ آمار ۱ به ۷ پرستار مرد به زن در کشور فاجعه است. از دیگر سو با توجه به فرهنگ حاکم در ایران که از تریبون های رسمی هم تبلیغ می شود مهمترین شغل زن مادری است و زنان پرستاری که به دلیل کمبود نیرو گاه یک ماه فرزندان خود را نمی ببیند با فشار روانی و عذاب وجدان و احساس گناهی مواجه می شوند.دوری از خانواده و نگرانی های ناشی از احتمال سرایت بیماری از خود به دیگر اعضا خانواده را نیز به این لیست اضافه کنید. شیفتهای طولانی، خستگی مفرط ناشی از پوشیدن لباسهای سنگین و پر فشار برای ساعات طولانی، دوری از نزدیکان و …با این همه کمترین مطالبه بر حق آنها که افزایش حقوق بود که هنوز محقق نشده است. رییس سازمان نظام پرستاری شیراز از در نظر گرفته نشدن پرستاران شرکتی در افزایش حقوق انتقاد کرد و گفت: همه پرستاران، چه قراردادی‌ها و چه رسمی‌ها و چه شرکتی‌ها به یک اندازه زحمت می‌کشند و تقدیر از همگی آن‌ها به شایستگی بایسته است. همچنین در نامه خانه پرستار خطاب به حسن روحانی درخواست های پرستاران ذکر شده است که حاکی از شرایط سخت آنان در مواجه با بحران کروناست.دراین نامه پرستاران خواستارتامین ملزومات و تجهیزات حفاظتی و ایمنی جهت پیشگیری از انتشار بیشتر آلودگی به مردم و حفظ سلامت و جان گروه پرستاری و کادر درمان، ابلاغ رسمی همسان سازی افزایش حقوق ۵۰ درصدی برای همه گروه های پرستاری و دستور صدور مجوز استخدام ۲۰ هزار پرستار به دلیل کمبود نیرو در این بخش شده اند.

همچنین یک پرستار بخش آی‌سی‌یو بیمارستان خصوصی در مشهد به ایلنا گفته است: هفتم فروردین‌ماه به او اعلام کردند فعلا مرخص است تا وقتی دوباره خبرش کنند، او بیش از ۲۰‌سال سابقه پرستاری دارد که چهار‌سال آن در همین بیمارستان بوده است.این پرستار می‌گوید: بخش‌های بیمارستان‌های خصوصی خالی است اما پرستاران گناهی نکرده‌اند،وضعیت بحرانی است .  همه ما  اجاره‌خانه و قسط داریم و قطع شدن همین حقوق بخور و نمیر ،زندگی‌مان را با مشکل مواجه می‌کند ، این اتفاق تنها برای این بیمارستان نیفتاده، بیمارستان‌های دیگری هم همین تصمیم را برای پرستاران گرفته‌اند.

زنان مراقبان بدون دستمزد

براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی در سال ۲۰۰۷ درباره جنسیت و بیماری در اکثر جوامع،  زنان بیشتر از مردان مسئولیت مراقبت های بهداشتی را برعهده دارند و این خود به تنهایی می تواند زنان را بیشتر از مردان در معرض عوامل عفونی قرار دارند. زنان و دختران در حال حاضر بیشتر کارهای مراقبت بدون حقوق در جهان را انجام می دهند. طبق اعلام سازمان بین المللی کار(ILO) ، در سطح جهانی ، زنان ۷۶.۲ درصد از کل ساعات کاری خود را صرف مراقبت های بدون دستمزد می کنند یعنی بیش از سه برابر مردان این وظیفه را انجام می دهند. در آسیا و اقیانوسیه، این رقم به ۸۰٪ افزایش می یابد. همچنین این خطر وجود دارد که تسلط زنان در زمینه های خدماتی و تمایل آنها به مراقبت از خانواده می تواند آنها را بیشتر در معرض دریافت این بیماری کند.

و پس از آن پیامدهای ناخواسته از ماندن در خانه که گریبان گیر زنان می شود؛ چرا که  برای قربانیان خشونت خانگی، خانه دیگر مکانی امن نیست. آمارهایی که بعد از دوماه قرنطینه در چین از طریق سازمانهای حقوقی و قضایی چین بیرون می آید، گویای این امر است. عدم توانایی رفتن به محل کار و ارتباط با همکاران  و جامعه بیرونی مطمئناً می تواند آسیب پذیری زنان را افزایش دهد.

افزایش خشونت های خانگی در مواقع بحران

درمواقع بحران، انزوای اجتماعی باعث افزایش خطر سوء استفاده خانگی می شود. زنان در روابط خشونت آمیز در خانه گیرکرده و برای مدت زمان طولانی ممکن است در معرض سوء استفاده کننده، قرار گیرند. این امر باعث می شود تماس تلفنی حتی برای آنها بسیار دشوار باشد؛ زیرا خشونت گر همیشه در اطراف آنها است. همچنین به دلیل ناامنی مالی که ممکن است بحران با خود به همراه آورد، ترک موقعیت حتی سخت و ناممکن است. با بروز کرونا،وزارت بهداشت ایران در اقدامی بی سابقه به عموم مردم در مورد مواجهه و مشاهده همسر آزاری پیامکی ارسال کرد که در این مواقع می توانید از اورژانس اجتماعی ۱۲۳ کمک بخواهید. این امر نشان می دهد که سطح خشونت خانگی بسیار فراگیرتر از پیش، شده تا جایی که این اطلاع رسانی عمومی انجام می شود ( البته اعمال قدرت و توان مداخله اورژانس اجتماعی ۱۲۳ خود به جد محل مناقشه است ) . همچنین مسئول اورژانس اجتماعی اداره کل بهزیستی خراسان شمالی از افزایش حدود ۳۰ درصدی تماس ها با اورژانس اجتماعی این اداره کل از زمان شیوع ویروس کرونا تاکنون خبر داد. راحله فرخنده در گفت و گو با ایسنا، گفت: بیشتر تماس های انجام شده برای رفع اختلافات خانوادگی به وجود آمده بود. علاوه بر آن همسرآزاری و کودک آزاری از دیگر مواردی بوده که سبب شده تا طی این مدت تلفن اورژانس اجتماعی در این اداره کل به صدا درآید.

زنان کارگر نگران زندگی حرفه ای

در سالهای اخیر در ایران با توجه به جمعیت جوان جویای کار و نبود سیاست گذاری های مناسب در بازار کار و نیز شرایط ناعادلانه بازار کار، اشتغال غیر رسمی به شدت افزایش یافته است ( کار در واحدهایی که به منظور فرار مالیاتی یا ثبت نشده اند و یا پنهانی به کار ادامه می دهند یا زیر ده نفر پرسنل دارند ) و این خود فضا را برای نبود نظارت درست و افزایش ظلم و تبعیض و استثمار نیروی کار آماده می سازد. در جهان آمار از حضور ۳۰ درصدی  مشاغل غیر رسمی نسبت به رسمی حکایت دارد. بر طبق آمارهای رسمی، درحالیکه ۱۹ درصد از کل کارگران کشور را زنان تشکیل می‌دهند، در بخش غیررسمی اقتصاد این آمار ۲۵ درصد است؛ یعنی ۲۵ درصد از کارگران غیررسمی را زنان تشکیل می‌دهند که اگر آمار ۱۰ میلیون نفری ارائه شده را مبنا قرار دهیم، متوجه می‌شویم، حدود ۲ میلیون زن در اقتصاد غیررسمی مشغول به کار و درآمدزایی هستند. 

 طبق آمار رسمی بخش بزرگی از این نیروی کار غیر رسمی، زنان هستند که با توجه به بحران کرونا  بی شک در پرداخت های روزانه و ماهانه خود برای اجاره و خرید خوراک و ..دچار مشکلات جدی خواهند شد. در این میان شرایط زنان دستفروش، زنان کارگر روزمزد،زنان منشی،زنان در مشاغل خدماتی، زنانی که به صورت توافقی و بدون قید قرارداد و بیمه کار می کردند، سخت تر شده است. امنیت شغلی از جمله مهمترین پارامترهایی است که در مشاغل غیر رسمی وجود ندارد و در شرایط فعلی افزون بر بارمالی ناشی از بیماری ، بیکار ی و پیامدهای دهشت بار ناشی از نداشتن بیمه و  حقوق و ..نیز بر دوش زنان سنگینی می کند.

همدلی زنانه بدون سهمیه بندی

به رغم وسیع تر شدن نابرابری ها در هر بحرانی، اما شاهد گردهمایی های مجازی و غیر مستقیم بسیاری بودیم که به همت زنان  و در جهت التیام زخمهای ناشی از این بحران در بین اقشار فرودست تر تشکیل شد. بسته های غذایی و مواد ضدعفونی کننده و بسیاری از کالاهای اولیه مورد نیاز رصد و در همین جمع ها، جمع آوری شد. فارغ از این تحلیل که چنین فعالیت های خیریه محوری تنها می تواند بازوی تسهیل کننده ای در حفظ نابرابری ها در دستان دولت باشد و نه اراده قدرتی برای حذف نابرابری، اما این جمع های زنانه بی شمار منتظر امری از بیرون نماندند و عدالت را در فعلی یافتند که باید به انجام رساند. زنانِ بسیاری  از جمله زنان خانه دار، داوطلب دوخت و تهیه ماسک و گان شدند و بسیار دیگری به کار شناسایی کارگران روزمرد همت گماشتند.

سیاست گذاری های کلان باید نیازهای مختلف زنان و مردان را در نظر بگیرد

سیاست گذاران باید تجربیات مختلفی را که زنان و مردان طی یک بیماری همه گیر با آن روبرو هستند را در نظر بگیرند تا اطمینان حاصل شود که همه، کمک های مورد نیاز خود را دریافت می کنند. همچنین زمان آن رسیده است که مدیران، به کارهای مهم انجام شده توسط کسانی که در خط مقدم بحران بهداشتی هستند، مانند کارمندان مراقبت های بهداشتی، سرپرستان خانه و کارگران خانگی، اهمیت و ارزش بیشتری قایل شوند. برای گذار از این بحران و حل چالش های پر شمار حاصل از آن، ضروری است که تمامی ابعاد فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ناشی از آن را بر مبنای داده های تفکیک شده جنسی، که نه تنها شامل اطلاعاتی از میزان عفونت،  بلکه گویای اثرات اقتصادی، توزیع کار مراقبت و میزان خشونت خانگی نیز باشد، بررسی شود تا به این واسطه بتوان درک درستی از چگونگی تاثیر ویروس بر مردان و زنان داشت.