دیگری: سریالهای ترکی سالهاست که مهمانِ خانههای ما هستند و مفاهیم پدرسالاری را بازتولید میکنند. مادری یکی از کلیدیترین نقشهای زنان در سریالهای ترکی است. در این فرصت به بازنمایی مادری در سریال های ترکی میپردازیم.
«مادری» معمولاً به مفهوم توجه و مراقبت از کودکان، ارضای نیازهای مادی، عاطفی، روانی و احساس مسئولیت در قبال آنها و همچنین برقراری مناسباتی است که نیازهای آنها را برآورده میکند. (cf, Adams, 1990) و «مادر» به یک نوع از بودن انسانی، الزامات بیولوژیکی یا زنانگی اطلاق میشود. در دیدگاه تعیّنی بیولوژیکی، مادر بـودن را سـرنوشت طبیعی و بیـولوژیکی زنـان میداننـد، در چنیـن رویکردی رفتـار مـادری کـارکرد غریـزه مـادری اسـت و در طبیـعت و بیـولوژی انسـانی ریشـه دارد (cf, Chodorow, 1978). در رویکردهای معاصر نسبت به جنسیت، مادری، نمودی از ارتباطات است که در فضای تاریخی، اجتماعی، اقتصادی و حتی نژادی قابلتغییر هست (صادقی فسایی)
فمینیسم و مادری
با انتشـار کتـاب ریچ (۱۹۷۶) موضوع مادری مرکز بحثها و تحقیقات فمینیستی قرار گرفت. این کتاب مادری را بهعنوان تجربه، از مادری بهعنوان نهاد جدا میسازد. در نظر ریچ، مادری بهعنوان تجربه در بدن زن محصور است و تحت نظارت فرهنگ و زبان نیست و بهطور مستقیم برای زنان قابل حصول است، اما مادری بهعنوان نهاد این اطمینان را حاصل میکند که همه ظرفیتها و همه انسانها تحت کنترل مردان باشند. از همین رو به نظر وی در فرهنگهای پدرسالارانه مادری و زنانگی در کنار هم در نظر گرفته میشوند و هویت مادری امری طبیعی تلقی میشود که مساوی زنانگی است. ریچ معتقد است که این دو معنا باهم مرتبط هستند، به صورتی که یکی بهشدت بر دیگری تحمیلشده است و دیگری را میپوشاند.(صادقی فسایی)
مادر در سریالهای ترکی
در سریالهای متفاوت ترکی شاهد اغراق دربارۀ نقش مادری هستیم. مادرانی که برای خوشحالی فرزندان خود دست به هر ایثاری یا هر جنایتی میزنند. در سریال روزی روزگاری در چوکومارا حولیا یامان برای آنکه عقیم بودن پسرش (دمیر) را کسی نفهمد زلیخا که از مردی دیگر باردار است را با تهدید به عقد پسر خود درمیآورد. او برای مخفی نگهداشتن رازش چه جنایتهای دیگری که مرتکب نمیشود. درحالیکه عقلانی نیست مادر دست به هر جنایتی بزند.
در ادامه سریال وقتی دمیر زلیخا را به تصور اینکه خیانت کرده از خانه بیرون میکند. زلیخا برای دیدن فرزندانش دست به خودسوزی و بعد قتل همسرش بهجای شکایت کردن از او میزند. زلیخا بعدازآنکه دو فرزند به دنیا آورده و حمایت مادر شوهرش را بعد از آزادی مشروط به دست آورده به حولیا میگوید که حالا که مادر شده است میتواند ستمی را که حولیا بر او روا داشته بفهمد. این بازنمایی مخاطب را به این نتیجه میرساند گویا هیچ مادری نمیتواند عقلانی باشد؛ بنابراین در سطح دیگری میتواند زنان را از حوزه تصمیمگیری دور کند و در موقعیت فرودستتر نگه دارد.
پایان خودخواسته بارداری
موضوع دیگری که در سریالهای ترکی با آن روبرو هستیم موضوع پایان خودخواسته بارداری است. در این سریالها مثل بچه یا روزی روزگاری در چوکومارا زنانی که تصمیم به سقط جنین میگیرند درنهایت منصرف میشوند. وزنانی که سقطجنین میکنند زنان خودخواه و لاابالی بازنمایی میشوند.
پایان دادن به بارداری حتی اگر عقلانی به نظر برسد مثل سریال بچه که زنی فقیر خارج از ازدواج از مردی خلافکار بچهدار شده است، اتفاق نمیافتد. زن در این سریال فرزندش را بعد از به دنیا آمدن به زن دیگری میسپارد.
در روزی روزگاری در چوکوروا ما با مژگان که خود پزشک است روبرو هستیم. او که میپندارد همسرش دوستش ندارد قصد سقطجنین دارد. مژگان درنهایت تصمیم میگیرد فرزندش را نگه دارد. او در مطب دکتر میگوید شاید طلاق بگیرد و بهتنهایی فرزندش را بزرگ کند. در این سریال مانند همه سریالهای دیگر تُرک مادری امری است که همه زنان دوستش دارند.
قطعاً هر زنی حق پایان دادن به بارداری یا ندادن را دارد؛ اما وقتی در همه سریالها مادر از پایان بارداری منصرف میشود نشانۀ قبح و بازتولید منع سقطجنین است و بازتولید اسطوره مادری.
اسطوره مادری
آن اُکلی معتقد است اسطوره مادری امری مذموم است وگرنه میتوان از مادری لذت برد بهشرط آنکه ارزشهای فمینیستی در آن لحاظ شود. اسطوره مادری مبتنی بر اعتقاد به سه گزاره «تمامی زنان به مادر شدن احتیاج دارند»، «تمامی مادران به کودکان خود نیاز دارند» و «تمامی کودکان به مادران خود نیاز دارند» است (تانگ، ۱۳۸۷: ۱۴۰).
فمینیستها معتقدند اگر مردان هم پا بهپای زنان در اداره امور خانه و فرزند مشارکت داشته باشند زنان هم میتوانند از مادری خود لذت ببرند. آنچه در سریالهای ترکی از مادری بازنمایی میشود مادری امری تخطی ناپذیر و پیوند خورده با نگاهی سنتی و جز فطرت زنان است. زنان نمیتواند آزادانه مادری را انتخاب کنند و همچنین بازتولید اینکه زنان تنها مسئول بزرگ کردن فرزندان هستند در این سریالها به تحکیم سرکوب زنان کمک میکند.
مادری در سریالهای ترکی با اعتبارِ عشق واقعی زنان بازنمایی میشود؛ اما آیا همه زنان از مادر بودن لذت میبرند؟ یا مواقعی هست که آنان خسته شوند. بازنمایی زنان در نقش مادر در سریالهای ترکی بر اساس اسطوره مادری است. اغراق در نقش مادری سبب میشود که این انگاره تقویت شود که مادری تنها لذت زنان و تنها هدف زنان است؛ و زنانی که در این چارچوب نگنجند احساس گناه یا خودخواهی میکنند یا از سوی دیگران انگ میخورند امری که در سریالهای تُرکی وقتی مادری درخواست طلاق میکند، دیده میشود.
مهم است که بازنمایی نقش مادر در راستای تقویت فرودستی زنان نباشد. مادری میتواند رهاییبخش باشد اگر تنها وظیفه زن دانسته نشود و پدران نیز وارد میدان شوند.
منبع:
صادقی فسایی سهیلا،۱۳۸۴، چالش فمینیسم با مادری، مطالعات راهبردی زنان ۱۳۸۴ شماره ۲۸
تانگ، رزمری، نقد و نظر درآمدی جامع بر نظریههای فمینیستی، ترجمه منیژه نجم عراقی، تهران نشر نی