مراد کمال/ برگردان هستی معماریان
دیگری: جنبش زنان مصر طی ۱۰۰ سالی که از عمر آن گذشته است فراز و فرودهای زیادی داشته است. مصر پیشرو حقوق زنان در خاورمیانه است که بعد از بهار عربی دوباره مبارزات زنان اوج گرفت. در این مطلب نگاهی به شکلگیری جنبش زنان مصر و تلاش زنان برای مبارزه با آزارجنسی بعد از بهار عربی شده است.
جنبش زنان مصر بعد از اخباری که در فضای مجازی درباره زنانی که در هتل فیرمونتنیل( Fairmont Nile) مورد سوءاستفاده و اذیت و آزار قرارگرفته بودند و مرگ دختر ۲۴ ساله (در راه بازگشت به خانه در حومه مرفه نشین قاهره) در پی تغییر اوضاع برآمد. اگرچه زمانی مصر رهبر منطقه در جنبش حقوق زنان بوده، امروزه از این جنبش سایهای مانده هرچند که زمانه در حال تغییر است.
هدی الشعراوی: اشغال انگلیس و رنسانس زنان
هنگامیکه دولت لوید جورج در انگلستان فرصت جدایی و استقلال جمهوری مستقل مصر را برای حزب جداییطلب سعد زغلول، «وفد» انکار کرد، شهروندان در سراسر این کشور اعتراض کردند.
در روز آفتابی ۱۶ مارس ۱۹۱۹، زنانی از تمام طبقات اجتماعی، چادر پوشیدند و به خیابان آمدند تا اعتراض کنند.
هدی شعراوی در زندگینامهاش، سالهای حرم: خاطرات یک فمینیست مصری در اینباره مینویسد: برای اولین بار زنان از همه طبقات اجتماعی چادر پوشیده وراهی خیابانها شدند تا تظاهرات کنند.
وینستون چرچیل وزیر امور خارجه وقت، اعتقادداشت با وجود خسارات وارده در جنگ بین الملل، مهم است که انگلیس مستعمرات خود را آرام نگه دارد و به اداره آنها ادامه دهد.
هدی شعراوی صبح ۱۶ مارس پلاکاردهایی را با شعارهایی مانند «مرگ بر استعمار» و «زندهباد حامیان آزادی و عدالت» به خانه احمد بیگ ابوعسبعا، ملیگرای برجسته در قاهره ارسال و به برنامهریزی برای تظاهرات کمک کرد.
بعد از اینکه حق تظاهرات آنها توسط انگلیس نادیده گرفته شد، حدود ۳۰۰ زن به تظاهرات پیوستند. آنان در مقابل پارک گاردن در نزدیکی سفارت آمریکا و ایتالیا (که هنوز هم آنجا قرار دارد) جمع شدند. زنان در حال حرکت به سمت خیابان تاریخی قصر النیل، نبض قاهره بودند سپس از کاخ عبدینچ و میدان تحریر و موزه مصر عبور کردند.
هنگامیکه گروه معترضان مقابل بیت العمما (خانه مردم)، خانه سعد زغلول رسیدند، گروهی از افسران مسلح انگلیس، زنان را محاصره کردند. شعراوی مینویسد: «من مصمم شدم که تظاهرات باید از سر گرفته شود».
«هنگامیکه نزدیک شدم، سرباز بریتانیایی با تفنگی که مرا هدف گرفته بود به سمت من آمد .زنی سعی کرد مرا عقب بکشد، با صدایی بلند فریاد کشیدم : بگذارید بمیرم تا مصر یک ادیث کاول داشته باشد. (پرستاری انگلیسی که در جنگ جهانی اول توسط آلمانیها کشته شد).
پس از ساعتها ایستادن در مقابل سربازان بریتانیا که بعداً پلیس مصر نیز به آنها ملحق شد، راسل پاچا فرمانده انگلیسی پلیس قاهره از معترضان خواست تا به خانههای خود برگردند. این آغاز رنسانس زنان بود.
آگاهی از نقشهای جدید زنان
در جامعه سنتی مصر، عرف این بود که حضور زنان به خانه محدود شود و فضای عمومی در سلطه مردان بود. فقط فقر توجیهکننده حضور زنان در فضای عمومی بود. مکانی که زنان در آن میماندند حرم نامیده میشد. اصطلاحی تحقیرآمیز که امروزه در زبان عربی برای توصیف زنان به کار میرود (حریم). اعتراضات سازمانیافته توسط زنان نقطه عطفی در جامعه مصر بود.
درست پیش از این مصر تحت حکومت محمدعلی دچار دورهای تحول عمیق شده بود. در اواخر قرن نوزدهم، او مدارس سکولار را تاسیس کرد. همچنین شروع به فرستادن دانشجویان به اروپا کرد. او مطبوعاتی را که بنیانگذار اصلاحات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بود نیز ایجاد کرد .
مسلماً نابرابریهای فرهنگی اجتماعی به معنای آزادی بیشتر تنها برای برخی از زنان در محیطهای خاص بود. زنان در شهرها از آزادی بیشتری نسبت به مناطق روستایی برخوردار بودند. زنان روستایی هنوز درگیر نقشهای سنتی خود بودند. در سال ۱۹۱۹، این نابرابری به اوج خود رسید، سالی که بسیج زنان بیشتر مشهود شد. اکثر فعالان در جنبش زنان مصر از نخبگان و تحصیلکردگان بودند.
هدی شعراوی نمادی از فمینیسم مصر بوده و هست. او بنیانگذار اتحادیه فمینیست در ۱۹۲۳ در مصر بود. همچنین ریاست کمیته زنان وفد را به دست گرفت. شعراوی تبدیل به نماد ضد استعمار و فمینیسم شد.
او علیه بیسوادی، فقر و بیماریهایی که زنان را تحت تاثیر قرار میداد، مبارزه کرد. همچنین دو نشریه فرانسه زبان در مصر منتشر کرد: نشریه l’Egyptienne در سال ۱۹۲۵ و نشریه al Massriya در سال ۱۹۳۷. شعراوی در کتاب خود مینویسد جنبش ملیگرایی «زنان و شوهرانی را که دو دنیای جدا از هم داشتند به یکدیگر نزدیکتر کرد». در آشتفتگی سیاسی اینزمانی مردان دائماً دستگیر یا تبعید میشدند، زنان به کمک مردان آمدند.
شعراوی توضیح میدهد: «شوهرم مرا از وقایع مطلع کرد تا در صورتی که زندانی یا تبعید شد بتوانم جای خالی او را پرکنم.»
فعالیت شعروای و سایر زنان در آن زمان، به جامعۀ بسته و محافظهکار مصر نشان داد که زنان چه نقشهای دیگری خارج از حرمو نقش سنتی مفروض برای زنان میتوانند ایفا کنند. این تلاش درهایی را برای نسلهای بعدی زنان باز کرد تا به حرم محدود نشوند.
رشد و رکود فمینیسم در میانه قرن
رعنا مغدی، محقق مصری (در حوزه خشونت جنسی در تظاهرات مصر) مینویسد: اگرچه در سراسر مصر بیداری در میان زنان به وجود آمده بود؛ اما آنها همچنان از حقوق سیاسی رسمی خود دور بودند. برای حل این مسئله، بسیاری از آنها به تأسیس «شبکههای فعال غیررسمی» متوسل شدند. شعراوی اتحادیه فمینیست مصر در سال ۱۹۲۳ را تأسیس کرد. پسازآن جامعه زنان مسلمان در سال ۱۹۳۶ توسط زینب غزالی، و دختران نیل توسط دریه شفق آغاز به کار کردند.
هنگامیکه رئیسجمهور عبدالجمال ناصر در سال ۱۹۵۴ قدرت را به دست گرفت، قوانینی تصویب کرد که شامل کنترل همه سازمانهای جامعه مدنی توسط دولت بود. در زمان حکومت ناصر، که بهعنوان «عصر طلایی» حقوق زنان شناخته میشود، قانون اساسی سال ۱۹۵۶ و قانون جدید انتخابات تضمین میکرد که زنان می تواند رأی دهند و یا برای پستهای دولتی نامزد شوند. این قانون بهتنهایی باعث شد زنان مصری از همسایگان خود و حتی کشورهای اروپایی متمایز شوند(پرتغال در سال ۱۹۶۸به زنان حق رأی داد).
فمینیسم دولتی در زمان رئیسجمهور انور سادات که مصر را از نظر اقتصادی رونق داد، ادامه یافت. تحت نظر او، مطالبات زنان برای حقوق اقتصادی بیشتر پذیرفته شد. علیرغم پیشرفتها، مردسالاری هرگونه پیشرفت عمده فرهنگی را نادیده گرفت. نقش زنان گرچه در جامعه تکاملیافته بود؛ اما در حوزه حقوق خصوصی اینگونه نبود. یک زن خاص، قدرت زنان را به سادات نشان داد.
نوال سعداوی اغلب بهعنوان صدای هویت زنانه و نقش زنان در جامعه مدرن مصر و سراسر منطقه شناخته شد.
سعداوی که به عنوان مدیر بهداشت عمومی دولت مصر منصوب شده بود پس از انتشار کتاب خود در زمینه زنان و رابطه جنسی، که علیه ناقص سازی جنسی (FGM) و خشونت جنسی علیه زنان بود، در سال ۱۹۷۲ از نقش خود برکنار شد. مجلهای که او به نام سلامتی تأسیس کرده بود نیز در سال ۱۹۷۳ تعطیل شد؛ اما باوجود این موانع، او همچنان به سخنرانی و نوشتن ادامه داد. در سال ۱۹۷۵ رمانی به نام زن در نقطه صفر و پساز آن واقعیت پنهان حوا را منتشر کرد، که در آن تجربهاش به عنوان پزشک روستا را که شاهد سوءاستفاده جنسی، قتلهای ناموسی و روسپیگری بوده است را مستند کرد. سرانجام در سال ۱۹۸۱، او به همراه دیگر مخالفان در زمان رئیس جمهور سادات دستگیر شد.
در طول سه ماه زندان، او خاطرات خود را بر روی دستمال توالت مینوشت. سعداوی در پی قتل سادات آزاد شد هرچند کارهایش کتابهایش ممنوع بود.
با آمدن حسنی مبارک، سازمانهای بیشتری برای حمایت از حقوق زنان با تمرکز به رشد اقتصادی آغاز به کارکردند. همانطور که مغدی یادآور میشود، بسیاری از این سازمانها همچنان با مقامات دولتی در ارتباط نزدیک بودند. سعداوی به جنگ خود در دوران مبارک ادامه داد و علناً علیه نقض حقوق بشر توسط رژیم او صحبت کرد.
زنان در خط مقدم نبردهای امروز
یاسمین عمر، وکیل حقوق بشر در پاسخ به این سوال که چه کسی فمینیست مورد علاقهاش است، گفت: «من تمام زنان مصری را که در نبردی ساده مانند گزارش آزار جنسی، تشکیل پرونده برای مطالبه برابری، یا صحبت در دفاع از دختران تیک تاک(TikTok) یا قربانیان فیرمونت شرکت دارند، فمینیست تلقی میکنم. همیشه احساس میکنم که نباید از مبارزه آنها غافل شد».
انقلاب دوم مصر در ۲۵ ژانویه 2011 به وضوح مسئله فقدان قوانین حامی حقوق زنان و مسئله بزرگتر آزار جنسی و خشونت را مطرح کرد. همانطور که در دهه 1920 اتفاق افتاد، امروزه نیز طبقه اجتماعی آزادی یک زن را تعیین میکند.
عمر میگوید: «در مصر زنانی را میبینیم که به طبقه بالای جامعه تعلق دارند، آنان آزادی خود را با پوشیدن آنچه میخواهند یا انتخاب روش خاصی بدون سرزنش و پیگرد قانونی اعمال میکنند. در حالی که زنان از طبقات پایین جامعه با محدودیتهای اجتماعی و نظارت دقیق دولت روبرو هستند که منجر به پیگرد قانونی میشود. در پروندههای تیک تاک، بسیاری از زنانی که از طبقات متوسط و متوسط رو به پایین بودند، تنها به دلیل آوازخواندن و رقصیدن تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند؛ اما زنان دیگر به دلیل سابقه خود به سرنوشت مشابهی دچار نشدند.»
حقوق زنان در قانون اساسی مصر
در ماده ۱۱قانون اساسی مصر آمده که دولت متعهد است تا زن و مرد به برابری در کلیه حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دست یابند. این ماده به زنان حق تصدی پستهای مدیریتی و دولتی بالا در ایالت و انتصاب آنها در دستگاهها و نهادهای قضایی بدون تبعیض اعطا میکند. همچنین باعث میشود تا از زنان در برابر انواع خشونتها محافظت شود. در عمل؛ اما خلاف این قانون رخ میدهد. عمر میگوید: « درباره حق طلاق، ارث، و انتصاب زنان در دادگستری، به صورت قابل توجهی تبعیض علیه زنان وجود دارد».
هنگامیکه زنی تصمیم به طلاق میگیرد، قضات، وکلا و داوران برای هر دو طرف، درگیر روند طلاق میشوند. دادستانهای عمومی نیز غالباً در پروندههای طلاق حضور دارند و عمر میگوید: حضور آنان تأثیر بسزایی در این مراحل و نتیجه پرونده خواهند داشت. همین دادستانها در مورد اینکه آیا طلاق صادر شود یا نه، نظر مشورتی به قاضی میدهند.
طبق قوانین اسلامی، مردان و زنان حق طلاق برابر ندارند. عمر میگوید: مردان میتوانند «داشتن همسران خود را انکار کنند، و سه بار به زن بگویند تو را طلاق دادم» و طلاق را غیرقابل فسخ کنند.
طبق گفته آزا سلیمان، وکیل و مدافع حقوق زنان: روابط مساوی بین زن و مرد وجود ندارد؛ زیرا ما معمولاً حقوق زن را به حقوق کودک مرتبط میکنیم. او همچنین میگوید: «زنان از نظر عقلی و مذهبی دست کم گرفته میشوند. در دید قانون، زنان نه بهاندازه کافی هوشیار هستند و نه بهاندازه کافی بالغ تا بتوانند انتخاب کنند. قانونگذار برای ما غالباً به بهانه حمایت از زنان تصمیم میگیرد.
تجاوز و فرار مردان از دست قانون
سلیمان که نماینده بازماندگان تجاوز گروهی در هتل فیرمونت نیل در سال ۲۰۱۴ و شاهد جنایت بود، به علت سیستم پیچیده عدالت مصر، پشت میله های زندان است. مردان متهم همه از خانوادههای ثروتمند و قدرتمند هستند و فقط چهار نفر از این افراد دستگیرشدهاند. عمرو الکومی، یوسف کورا و عمرو السدوی هنوز در حال فرار هستند.
جزئیات این ماجرا حتی آگاهی از این جنایت تا زمانی که صباح خدیر، اندکی پس از نادین اشرف، یک جنبش آنلاین در اینستاگرام به نام «پلیس تجاوز» ایجاد کرد جایی منشر نشد. این جنبش با افزایش اتهامات علیه احمد بسام زکی (ABZ) برانگیخته شد: دانشجوی جوان دانشگاه که متهم به آزار و اذیت، تعرض و تجاوز به زنان بیشماری بود.
به سرعت، این پلتفرم آنلاین توسط زنان مصری برای بازگوکردن سایر داستانهای آزار و اذیت مورد استفاده قرار گرفت. تا پیش از این؛ آنان به دلیل ارزشهای فرهنگی، از کسی کمک نگرفته بودند و یا از طرف خانوادهها به آنها گفتهشده بود تا روایت آزار و اذیتشان را پنهان کنند . جزییات مربوط به گروه هفت نفرهای از مردان که در سال ۲۰۱۴ دختری را طی مهمانی مجبور به مصرف مواد مخدر وبیهوش کرده سپس به اتاقهای هتلشان منتقل کردند از این طریق منتشر شد. گفته شد که هر یک از آنها به او تجاوز و سپس هر مرد نام خود را بر روی بدن او نوشته بود. کل حادثه توسط فیلم ضبطشده بود اینگونه بود که جزییات تجاوز به این دختر در هتل فیرمونت عمومی شد.
علاوه بر ادعای افراد مبنی بر دیدن فیلمهای این تجاوز و همینطور تجاوزهای دیگری توسط همین افراد، از زمان افشای اولیه، دهها شهادت ناشناس دیگر به اشتراک گذاشته شد.
سلیمان میگوید« آنچه بیشتر از همه من را متعجب میکند، آزارهای جنسی است که در فضای عمومی علیه زنان رخ میدهد و کوتاهی در مجازات و اجرای عدالت درباره متجاوز و آزارگر چه اتفاق در خیابان رخ داده باشد چه در ازدواج ».
فلسفه حقوق مصر در همه موارد یکسان است. خواه این پرونده آزارجنسی باشد، تجاوز جنسی باند فیرمونت، یا قتل زنی در معادی (حومه قاهره) زنان همیشه مورد سرزنش قرار میگیرند، حتی اگر به وضوح قربانی باشند. در عوض، نگاه پدرسالارانه نسبت به زنان وجود دارد. انتقام وجود دارد و هرکسی که جرات کند حرفی بزند یا شکایت کند، تنبیه میشود؛ اما عدالتی در کار نخواهد بود. وکیل اضافه میکند: وقتی کلمه مبارزه را میگویید، گویی ما چیزی را که متعلق به خودمان نیست درخواست میکنیم.
او فرزند پسر است
وقتی شعراوی جوان از بزرگتری پرسید چرا به برادر او توجه بیشتری میکنند؟ پاسخ این بود: هنوز نفهمیدی؟ تو دختری و او پسر است. تو تنها فرزند دختر نیستی در حالی که او تنها فرزند پسر است. در آینده او سرپرست خانواده است.درحالیکه تو ازدواج خواهی کرد و فامیلی همسرت به تو میرسد او نام پدرش را جاودانه خواهد کرد.
باگذشت بیش از یک قرن، این دیدگاه تغییر چندانی نکرده است. زندگی مردان از همتایان زنشان معنادار تر قلمداد میشود زیرا؛ آنها قدرت بیشتری دارند .مهمتر از همه، در عمل، زنان و مردان توسط قانون یا جامعه برابر نیستند.
در سال ۲۰۱۹ ، عمرو واردا، بازیکن فوتبال مصر که در ناووس، یک باشگاه فوتبال یونان و تیم ملی بازی می کرد، سعی در برقراری روابط جنسی با مرهان کلر در اینستاگرام کرد. وقتی وی از پاسخ دادن امتناع ورزید، واردا به شدت واکنش نشان داد و سعی کرد از طریق پیامهای خود او را تحتفشار قرار دهد.
به گفته کلر که در حال فارغالتحصیلی درمقطع فوق لیسانس روانشناسی در ایالات متحده است: «این کار نشان میدهد وقتی فرد مشهور، ثروتمند و مهمتر از همه مرد است، از عواقب اعمال خود نمیترسد ». مرهان این شهامت را داشت که از هنجارها سرپیچی کند و گفتگوهای وردا و خودش را منتشر کند. با این کار او در را برای زنان دیگر باز کرد تا جلو بیایند. معلوم شد که کلر تنها قربانی سوءاستفاده واردا نبوده است.
مرهان، شهروند مصری است که بیشتر دوران کودکی خود را در خارج از کشور زندگی کرده. او میگوید:« اتفاقی که افتاد، به من نشان داد زندگی برای زنان در مصر راحت نیست. من با فشار مردسالارانه جامعه روبرو نشدم) باوجود اینکه بشدت مورد حمله سایبری قرار گرفتم، مجبور نبودم هر روز با این افراد روبرو شوم) ؛ اما زنان مصری روزانه با این امور روبرو میشوند ».
به گفته مرهان کلر که از اینستاگرام برای آگاهیبخشی از وضعیت زنان مصر استفاده میکند: خواه در مورد امر وردا، احمد بسام زکی یا هر یک از متجاوزان باند هتل فیرمونت صحبت کنیم، کدام فرد عاقلی در صورتی که بدانند عواقبی در انتظارش است دست به چنین کاری میزد؟ آنها نگران نیستند؟ آیا این مردان احمق هستند؟ البته که نیستند. آنها میدانند که از آنها محافظت میشود، آنها میدانند که با واکنش شدیدی روبهرو نخواهند شد و بدتر از آن، زنان هستند که سرزنش میشوند.
لحظه تغییر برای زنان مصر
یاسمین عمر معتقد است که ما درلحظه تغییر زندگی میکنیم: «جو سیاسی سرکوبگرانه مصر بر حق ما برای بیان آزاد تأثیر گذاشته است» . علی رغم آن، «زنان با موفقیت مبارزاتشان را سازماندهی کردند، که بهنوبه خود دولت را مجبور کرد که برخی راهبردهای ملی برای مبارزه و ایجاد اصلاحات قانونی برای جرم انگاری سنت باستانی(ناقصسازی دستگاه تناسلی زنان را به کار بگیرد.»
آزادی زنان مصری هنوز تحققنیافته است. این مبارزهای مداوم است که از زمان شعراوی تاکنون هر نسلی آن را ادامه داده؛ اما این جنگ نیست.
ملک بنیانگذار eed wa7da که به بازماندگان تجاوز کمک میکند، میگوید: «وقتی کلمه مبارزه را به کار میبریم، گویی چیزی را که به ما تعلق ندارد میخواهیم. این حق اساسی ماست که در جهانی عاری از خشونت زندگی کنیم. برای ما مهم است که این حقوق را پس بگیریم و زمینه را برای ایجاد جامعه برابرتر برای نسل بعدی فراهم کنیم.»
پانویس
تیک تاک(TikTOK) مربوط به فعالیت دو دختر در فضای مجازی است که در زمان مرسی دو ویدئو از خود در فضای مجازی و اینستاگرام منتشر کردند و به اتهام نقص ارزشهای خانوادگی دستگیر شدند.
منبع