دیگری: زرقا یفتلی فعال حقوق زنان، رئیس نهاد تحقیقاتیحقوق زنان و اطفال، و برنده جایزه صلح N-Peace برنامه توسعه سازمان ملل در کابل است که درمورد تأثیر جنگ طی دهههای متمادی و همهگیری کرونا بر زندگی زنان با او به گفتگو نشستهایم.
مریم رحمانی
جنگ سبب از بین رفتن فرزندان و همسران میشود و زنان سنتی نقش مادری و همسری را از دست میدهند. این مسئله چه تأثیری میتواند بر شاکله زندگی آنان بگذارد؟
بله؛ این حقیقتی است که جنگ سبب از بین رفتن منابع انسانی، اقتصادی و ارزشهای اجتماعی میشود و در جامعه سنتیوقتی یک زن، مردی (همسر، فرزند، پدر، برادر) را از دست میدهد، چون به منابع اقتصادی دسترسی ندارد، تأثیرات بسیار منفی بر زندگی او و فرزندانش دارد. وقتی مرد تنها نانآور خانواده باشد، زن با از دست دادن او، بهخصوص اگرطفل داشته باشد، با مشکلات زیادی دست به گریبان میشود. ما در افغانستان قضایای زیادی داشتیم مربوطبه زنانی که همسر خود را از دست داده و مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته بودند. مثلاً وقتی شوهر زن در ارتش بود و زنان برای گرفتن حقوق او مراجعه میکردند، مورد سوءاستفاده جنسی قرار میگرفتند که در مواردی زنان در نهایت ناتوانی تن به خواستههای آنان میدادند و گاه هم از روی ناچاری به فحشا روی میآوردند. کودکانی که نانآور خانوادهشان را در جنگ از دست دادند اقدام به خودکشی یا تکدیگری کردند یا به کار در خانههای مردم مبادرت کردند که همه این موارد آسیبزا بودهاست.
وضعیت زنان در افغانستان طی سالهای متمادی جنگ با شوروی، جنگهای تنظیمی و طالبان چه افت و خیزهایی داشت؟
در زمان جنگ با شوروی حضور زنان در احزاب سیاسی خوب بود؛ در آن زمان وزیر زن داشتیم و حضور زنان در سطوح رهبری هم خوب بود. زنان تحصیلکرده در آن زمان زیاد بودند ودر عرصههای اقتصادی، اجتماعی و هنری مشارکت داشتند.در زمان جنگهای تنظیمی نیز باز اوضاع بهتر از زمان طالبانبود و زنان میتوانستند به دانشگاهها بروند. فرصتهای کاری برای زنان در ادارات مساعد بود. متأسفانه دوران طالبان اوضاع در عرصههای مختلف برای زنان بسیار سیاه بود. در این ایام زنان از دسترسی به همه حقوقشان محروم بودند، امکان تحصیل و کار کردن نداشتند و ضربه سهمگینی به حضور زنان در جامعه وارد شد. بعد از آن ما شاهد نسل بیسوادی از دختران هستیم. حضور طالبان سبب شد که خانوادهها دیدشان به زن دوباره سنتی شود و حتی بعد از اینکه طالبان رفت و در سالهای ابتدایی بعد از رفتنشان نیز دیگر اجازه حضور به دختران در مکاتب را نمیدادند.
آوارگی و مهاجرت به شهرها و کشورهای مختلف برای زنان چه پیامدهایی داشته است؟
به نظر من هم پیامد مثبت داشته و هم منفی. زنانی که سواد نداشتند بعد از مهاجرت به کشورهای دیگر امکان پیدا کردنشغل را در جامعه میزبان نداشتند و این مسئله باعث شد کهکارهایی به دور از کرامت انسانی به آنان سپرده شود. از طرف دیگر، زنان باسواد فرصتهای بیشتری داشتند و حتی فرصت تحصیلی برای آنها فراهم شد و امکان خواندن زبانها و رشتههای مختلف؛ وقتی هم به افغانستان برگشتند، توانستند مشاغل و پستهای خوبی به دست آورند.
زنان در زمان طالبان چگونه به مقاومت علیه قوانین ضدزن دست زدند و آیا آنان در این دوره فقط قربانی بودند یا عاملیت خود را هم نشان دادند؟
در زمان طالبان امکانی برای مقاومت وجود نداشت و قوانین بسیار زنستیز بود و زنان به حقوق ابتداییشان دسترسی نداشتند. زنها فقط قربانی بودند حق ابراز نظر و حضور در اجتماعات نداشتند. زمانی که میخواستند از خانه بیرون بروندبدون همراهی مردی محرم امکانش نبود. زنان مجبور بودند چادر به سر کنند و اگر بند دستها یا پاهایشان کمی بیرون بود طالبان آنها را با شلاق میکوبیدند.
در حال حاضر چه تعداد از مردم در افغانستان دچار کرونا هستند و وضعیت ساختارهای درمانی افغانستان در مواجهه با کرونا چگونه است؟
آمار دقیقی از میزان مبتلایان وجود ندارد. حکومت و نهادهای مرتبط هم آمار دقیقی ندارند. معلوماتی که با مردم شریک میسازند کمتر از میزان واقعی است. مردمی که تست میدهند،پانزده روز بعد جواب میگیرند که تا آن موقع یا فوت یا خوب شدهاند. کمکهای دولتی خوب نبوده است. فساد دولتی هم باعث شده که همراهی لازم در تداوی مردم انجام نشود. یک شفاخانهای که برای تداوی مبتلایان به کرونا ساخته شده استنیز امکانات لازم را ندارد و حتی دکترها هم وسایلی ندارند که از آنها در برابر بیماری محافظت کنند. از هزاران نفری که به شفاخانه مراجعه میکنند فقط کسانی که علائم بیماری را دارندبستری میشوند و باقی مردم را روانه خانه میکنند و میگویند مشکلی ندارید.
وضعیت زنان اکنون بهدلیل شیوع کرونا در افغانستان چگونه است و این بیماری چقدر زندگی زنان را تحت تأثیر قرار میدهد؟
تعداد زیادی از زنان دسترسی به منابع اقتصادی ندارند، بسیاری بیکار شدهاند، زنانی که تجارتهای خرد و کلان داشتند نیز بیکار شدهاند. یکی از موارد دیگر در پهلوی این مسأله این است که افسردگی در زنان بلند رفته. متأسفانه هم خشونت هم تقاضای طلاق افزایش یافته است. همچنین قضایای زنندهایدرمورد اعمال خشونت بر زنان شنیده میشود.
آیا بنیاد شما درمورد کرونا و آموزش به زنان قدمهایی نیز برداشته است یا برنامهای برای آینده دارید؟
ما برنامههایی برای آموزش زنان در ایالات مختلف داریم.برنامههای آگاهی دادن درمورد بیماری داریم؛ اینکه با توسل به کدام اقدامات زنان میتوانند خود، خانواده و جامعه را از ابتلا حفظ کنند. همچنین توزیع بستههای بهداشتی برای زنان مانند دستکش، ماسک و مواد ضدعفونیکننده هم در نظر گرفته شده است.