طالبان و جنبش‌های مدنی ایران و افغانستان؛ منافع و دغدغه‌های مشترک

دیگری

دیگری: جمعی از فعالان مدنی افغانستان و ایران روز دوشنبه چهارم مردادماه، دریک نشست کلاب هاوسی تحت عنوان «طالبان و جنبش‌های مدنی ایران و افغانستان» گردهم آمدن تا دربارۀ جهت‌گیری فعالان مدنی منطقه صحبت کنند.

دراین جلسه که بیش از دو ساعت طول کشید فعالان زنان افغانستان از داخل و خارج این کشور به بررسی وضعیت جنبش زنان در این کشور پرداختند و انتظارشان از فعالان مدنی منطقه را حمایت از مردم افغانستان اعلام کردند انان نسبت به جهت‌گیری رسانه‌های ایران در پوشش اخبار طالبان اعتراض داشتند.

طالبان تغییر نکرده است

در ابتدا سعادت موسوی شاعر و فعال اجتماعی گفت: برخی معتقدند طالبان به دلیل فشارهای بین‌المللی ممکن است نسبت به زنان رفتار متفاوتی در پیش بگیرد؛ اما این احتمال اندک است. اوبه ضمن نقد عملکرد دولت افغانستان و نهادهای مدنی بر این باور بود که بیشتر  فعالیت  جنبش زنان جنبه تبلیغاتی داشته است و فعالیت آنان بر زنان کمترین تأثیر را داشته است.

حمیرا ثاقب سردبیر خبرگزاری زنان افغانستان  سخنران بعدی گفت زن ستیزی و افراط‌گرایی ویژگی مشخص طالبان است. مردم افغانستان تحمل آن سال‌های سیاه را ندارد . او به رفتار طالبان در مناطق تحت کنترل آنها اشاره کرد و گفت: براساس خبرها در مناطق تحت‌کنترل به خانه‌های مردم می‌روند و نام زنان بیوه را می‌پرسند و می‌نویسند، این که هر خانواده اگر بیش از یک دختر داشته باشد باید یکی را به نکاح طالب در بیاورد. ضمن اینکه بسیاری از مردم از ترس و وحشت برخورد طالبان با زنان و دخترانشان، دست به مهاجرات زده‌اند و یا این که ازدواج دختران خود را در سنین پائین راهی برای فرار از فشار طالبان بر خود و خانواده‌هایشان می‌دانند.

حمیراثاقب گفت در این مقطع نیاز است زنان به یک اجماع برسند و حضور معنادار خود را نشان دهند و افرادی که به حقوق زنان و ارزش‌های آنها باورمند هستند، در این پروسه حضور معناداری داشته باشند.

رفتارهای متفاوت طالبان با زنان در جنوب و شمال افغانستان

لیمه انواری از زنان فعال در افغانستان گفت: اطلاعات موثق درباره رفتار طالبان با زنان در ولایات مختلف نداریم. بیشترین چیزی که می‌دانیم اخباری است که در رسانه‌ها خبری می‌شود. ما وقتی از اهالی جنوب و قندهار درباره ازدواج اجباری، منع آموزش دختران و تجاوز توسط طالبان پرسیدیم، ازدواج اجباری و تجاوز به زنان را رد کردند و گفتند که طالبان فقط با کارمندانی دولتی بوده‌اند برخورد کرده‌اند؛ اما با سایر مردم کاری نداشتند.

درحالی که مردم شمال در بغلان، تخار و بدخشان هرجور جفایی دیده‌اند برخورد با زنان، نکاح اجباری دختران خانواده با طالبان و جلوگیری از تحصیل دختران و همچنین تجاوز جنسی رخ داده است .انواری با توجه به عدم شفافیت در نحوه برخورد با زنان و مردم معتقد است که روی هم رفته طالبان همان طالبان گذشته است و تغییر نکرده است.

امیلیا اسپارک استاد سابق دانشگاه کابل در دولت نجیب ضمن اشاره به سابقه جنبش زنان پیش از طالبان پرداخت و گفت : این جنبش سابقه زیادی دارد و نباید آن را به همین ۲۰ سال اخیر محدود کرد. او گفت از سال ۱۹۶۴ زنان مبارزه خود را شروع کردند و چهار زن نیز نماینده پارلمان بودند..

به عقیده او بین ۸۰ تا ۹۰ درصد مردم در افغانستان دست کم درباره مسائل زنان نگاه طالبانی دارند. نشانه آن را هم وجود و گسترش روز افزون مدارس دینی در مقایسه با ایجاد امکاناتی که برای تحصیل زنان و دختران ایجاد شده، می‌داند.

 اسپارک همچنین رویکرد فعالان جنبش زنان در این کشور را نقد کرد و گفت: دولت و ان.جی.اوها پول‌های زیادی برای تغییر وضعیت زنان دریافت کردند اما فقط در شهرهای بزرگ خرج شد و زنان در دیگر نقاط افغانستان فراموش شدند و در این ۲۰ سال توجهی به آنها نشد.

فعالیت‌های مشترک فعالان زنان دو کشور

سانگه صدیقی از دیگر فعالان زنان افغانستان که اینک در هلند است گفت: فعالان زنان ایران و افغانستان از هم تاثیر بسیاری می‌گیرند و هر تحول دموکراتیکی در این دو کشور به نفع زنان هردو کشور است. او به منافع مشترک فعالان زنان هر دو کشور اشاره کرد و گفت در این مقطع لازم است باهم گفتگو کنیم و می‌توانیم با هم به تولید متن و برگزاری کنفرانس‌های مشترک بپردازیم.

طالبان بخشودنی نیست

بتول حیدری روانشناس، عضو هیئت علمی دانشگاه ربانی کابل و فعال زنان گفت: طالبان خودش را با جنگ تعریف کرده‌است و به مجموعه فعالیت‌ها زمینه ساز حضور طالبان در مقطع کنونی اشاره کرد. او گفت برگرداندن حکمتیار«قصاب کابل» در راستای مشروعیت سازی برای حضور طالبان بوده است.

حیدری بدون نام بردن گفت: ۴ زن که در خارج از افغانستان زندگی می‌کردند برقع پوشیدن و ۵ کیلومتر با پلاکارد در دست حرکت کردند که طالب من تو را می‌بخشم. از این زنان باید پرسید تو چگونه خودت را نماینده زنانی می‌دانی که از طالب کتک خورده‌اند یا در اثر ضرب و شتم طالب سقط جنین کرده اند….

تطهیر طالبان خیانت به مردم افغانستان است

زهرا سوراسرافیل شاعر و فعال زنان از برگزارکنندگان گردهمایی اعتراضی زنان به حضور طالبان در برلین سخنران دیگر این همایش کلاوب هاوسی بود. اوگفت: طالبان نسبت به قبل تغییر کرده و بدتر شده است از یک گروهک ترویستی به گروهی که پای میز مذاکره می‌نشینند، تبدیل شده‌اند. پیشتر طالبان وارد خانه‌های مردم نمی‌شدند اما الان به خانه‌ها هجوم می‌برند و به زنان تجاوز می‌کنند.

سوراسرافیل به روند تطهیر طالبان اشاره کرد و گفت روند تطهیر از ارگ شروع شد که غنی طالب را برادر خواند و ۵ هزار زندانی طالبان را آزاد کردند. این فعال زنان اشاره کرد که ما ابتدا باید دولت افغانستان را نقد کنیم و بعد به نقد غملکرد دولت‌های منطقه بپردازیم.

سوراسرافیل در پایان به تیترها و مطالب روزنامه‌های ایران اشاره کرد که طرفدار طالبان هستند و گفت این مطالب خیانت به مردم افغانستان است.

ماریا رهین یکی دیگر از زنان فعال افغانستان و استاد دانشگاه گفت تفکر طالبان یک تفکر منحصر بفرد است و این گروه هرگز رشد فرهنگی نداشته است. از این رو به ارزش انسانی زن هم اعتقادی ندارد. او گفت: فعالان مدنی کشورهای منطقه باید به دولت‌های خود بفهماند که مداخله در امور افغانستان به نفع مردم آن‌ها نیست. رهین به نقش پاکستان، ایران،هند و آسیای میانه نیز اشاره کرد که حضور طالبان در افغانستان در این کشورها نیز تأثیر سوء می‌گذارد.

زنان افغانستان تنها ماندند

شیما کریمی، فعال زنان در ادامه گفت: تفکر طالبانی درون برخی از خانواده‌ها وجود دارد و طی ۲۰ سال گذشته تغییری در دیدگاه بسیاری از مردان ایجاد نشده است. او در این‌باره افزود: «این روزها موقع راه رفتن در خیابان از مردان جوان می‌شنویم طالب بیاید این زنان جمع می‌شوند . یا برخی از همکاران ما با شوخی و خنده در باره بازگشت طالبان صحبت می‌کنند و به ما می گویند که طالبان بیایند شما چه کار می‌کنید! می‌نشینید گوشه خانه و آشپزی می‌کنید. کریمی زنانی که درون حاکمیت هستند را نیز نقد کرد و گفت: آن‌ها برای آنکه داخل حکومت بماند با طالبان همراهی می‌کنند. او در پایان گفت زنان افغانستان تنها مانده‌اند.

انتظار ما از ایران چیز دیگری بود

در ادامه جلسه صدیق الله توحیدی، رییس کمیته صیانت از خبرنگاران افغانستان یادآور شد که کنار آمدن جمهوری اسلامی با طالبان سبب نگرانی مردم افغانستان شده است. مگر شما حمله به سفارت ایران را فراموش کرده‌اید؟ چرا نگاه به طالبان را در رسانه‌ها تلطیف می‌کنید؟ طالبان شیعه را کافر می‎‌داند، چطور رسانه‌های ایران چهره طالبان را تطهیر می‌کنند؟ توقع مردم افغانستان از ایران این نبود که همچون پاکستان از طالبان حمایت کند. در این مدت بسیاری از رسانه‌های افغانستان نسبت به سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران درباره طالبان انتقادهای شدید کرده‌اند.

توحیدی افزود: گزارش‌های نگران کننده‌ای از مناطقی که به دست طالبان افتاده داریم که نشان می‌دهد بر مردم فقیر این مناطق چه فشارهایی وارد می‌کنند. آن‌ها را مجبور می‌کنند برایشان غذا درست کنند، ازدواج اجباری افراد طالبان با زنان و دختران مردم بسیار گزارش شده است. آن‌ها زنان را همچون یک غنیمت جنگی می‌دانند و می‌توانند بدون حکم شرعی آنها را ببرند و هر رفتاری بخواهند با آنها داشته باشند.

سنگرهای متفاوت مبارزه زنان افغانستان و ایران

در ادامه این نشست مجازی عطیه مهربان از اعضای جنبش مستقل افغانستان گفت: شجاعت زنان ایرانی که با وجود زندان و دیگر مشکلات از مبارزه دست نکشیدند برای ما قابل تقدیر است؛ اما مبارزه زنان در افغانستان با مبارزه زنان ایرانی تفاوت‌های اساسی دارد. ما در سنگرهایی مبارزه می‌کنیم که زنان ایرانی هیچ‌وقت تجربه نکرده‌اند. ما در افغانستان برای رفتن دختران به مدرسه و دانشگاه دادخواهی می‌کنیم و ایرانی‌ها به عنوان مثال برای رفع حجاب اجباری مبارزه می‌کنند. ما فقط با طالب طرف نیستیم، باید خانواده‌ها و پدران را قانع کنیم تا اجازه بدهند دخترانشان به مکتب بروند. سنگرهای ما با سنگرهای زنان ایرانی خیلی متفاوت است. ما باید از خانه‌ها شروع کنیم، با پدران و شوهران خود بجنگیم. ما برای حقوق ابتدایی مبارزه می‌کنیم و زنان ایران در سطحی دیگر.

زنان افغانستان در حد توان جنگیده‌اند

ناجیه حنیفی فعال حقوق زنان که اینک در کانادا زندگی می‌کند سخنران بعدی بود. او گفت: من ۲۰۰۷ که به کانادا آمدم حداقل یک خبر درباره افغانستان در رسانه‌های کانادا به دلیل حضور نیروهای آن منتشر می‌شد؛ اما الان هیچ خبری منتشر نمی‌شود. پوشش خبری نسبت به مسائل افغانستان مهم است. گویا هم مردم و هم رسانه‌ها از پوشش اخبار غم‌انگیز افغانستان خسته شده‌اند.  متاسفانه به همین دلیل هچنین اکنون کمک‌هایی که برای حمایت از زنان دربرابر طالبان به آن نیاز داریم، پیدا نمی‌کنیم.

ناجیه به توقع فعالان زنان افغانستان از فعالان ایران اشاره کرد و گفت: از دوستان داخل ایران به دلیل درگیری‌هایی که خودشان دارند توقعی نداریم؛ اما دوستان ایرانی که خارج از ایران هستند امیدوارم با ما همصدا شوند تا توجه رسانه‌های غربی را جلب کنیم.

ناجیه که یکی از هزاران زنی است که در دوره حکومت طالبان فعالیت‌های مخفیانه انجام می‌داد، گفت: به نظر من فعالان زنان در مقیاسی که می‌توانستند جان خود را به خطر انداخته‌اند و مبارزه کرده‌اند با همه محدودیت‌هایی که وجود داشت. الان یک ماه بعد از رفتن امریکا نیروهای افغانستان نتوانستند امنیت کشور را حفظ کنند. ما نمی‌توانیم توقع زیادی از فعالان زنان هم داشته باشیم .آنان با توانی که داشتند تلاش خود را کرده‌اند. ما نباید جنبش زنان یا حرکت‌های فعالان زنان را نقد نکنیم؛ اما واقعیت را هم باید ببینیم. من یادم هست زمانی که در لویه جرگه قانون اساسی روی ماده برابری تلاش یا لابی می‌کردیم به هزار صفتی که برای زنان در افغانستان خطرناک است ما را متهم می‌کردند. می‌گفتند این زنان کافر هستند و انگ‌هایی از این دست می‌زدند؛ اما زنان برای رسیدن به حقوق خود از هیچ تلاشی دست نکشیدند.

او افزود: به نظر من تلاش زنان در بلند کردن صدای خود و تردیدها و نگرانی‌هایی که نسبت به صلح با طالبان وجود داشت از مردانی که در نهادهای مدنی دیگر فعالیت می‌کردند بیشتر بود و بیشتر لابی کردند. ما متأسفانه حرکت گسترده نداریم اما گاهی همه این حرکت‌ها در جایی به هم پیوسته‌اند.

سه رویکرد در داخل جنبش زنان افغانستان وجود دارد

او به سه نگاه در جنبش زنان افغانستان اشاره کرد:نگاه کسانی مثل خود من که در داخل افغانستان بودیم و که تجربه مبارزه با طالبان را داشتیم، یا کسانی که  دوران کمونیست در افغانستان بزرگ شدند. نگاه دیگر متعلق به زنانی است طی جنگ به پاکستان مهاجرت کرده بودند و بعد از شکست طالبان به افغانستان برگشتند که نگاهی محافظه‌کارتری نسبت به زنانی که از ایران آمدند دارند. به دلیل این که ما از پیش زمینه‌های مختلف آمده بودیم در مسائل مختلف نگاه‌های مختلف داریم و این طبیعی است.

بیشترین سازمان‌های زنان توسط زنانی که از پیشاور و اسلام‌آباد آمدند در پاکستان ایجاد شد. آن‌ها بیشترین کسانی بودند که توانستند کمکهای بین‌المللی را جذب کنند. اگر رویکردهای جنبش زنان در افغانستان محافظه کارانه است به همین دلیل است .غربی‌ها نسبت به ما که رادیکال و آرمانی بودیم توجه نمی‌کردند. ما کارهایی دیگری را به طور داوطلبانه انجام دادیم. کسانی که مانند ما که درون افغانستان بودیم بیشتر به مبارزه آرمانی اعتقاد داشتند و توانستیم به مبارزه جان بدهند. کسانی که از ایران آمدند هم کمتر توانستند نهادهایی بسازند که فاند بگیرد. دلیل این است که ما با زبان دانرها آشنایی نداشتیم.

آخرین سخنران این جلسه فوزیه افشاری بود که در کانادا اقامت دارد. او گفت: در افغانستان حرکت مستقل زنان را نداشتیم و نداریم. از نظر من مهمترین دلیلش زنان پروژه بگیری هستند که با گرفتن پول و پروژه‌های مختلف از غرب بزرگترین جفا را در حق زنان افغانستان روا داشتند. مثلاً مرگ فرخنده می‌توانست سرچشمه یک جنبش در افغانستان شود؛ اما زنان خارج‌نشین به این فکر می‌کردند که آیا می‌توانند از آمریکا و کشورهای دیگر در این خصوص پول و پروژه بگیرند. همین رفتارهای زنان حس بی اعتمادی را در جامعه افغانستان نسبت به مسائل زنان افزایش داده است.