مریم رحمانی
دیگری: زن کشی و قتل ناموسی پدیدهای جهانی است و جغرافیا نمیشناسد، اما در برخی از کشورها قوانینی برای پیشگیری از این قتلها وجود دارد.
با مینا خانی تحلیلگر سیاسی اجتماعی و مدیر روابط عمومی شش رنگ که سالهاست در آلمان زندگی میکند درباره وضعیت خشونت علیه زنان و همینطور قتل ناموسی بین آلمانیها و مهاجران پرسیدیم. مشروح مصاحبه در ادامه میآید.
در آلمان خشونت علیه زنان چقدر رایج است و قانون تا چه اندازه بازدارنده است؟
آمار خشونت در آلمان با توجه به آنچه ممکن است انتظار داشته باشیم اصلاً پایین نیست. بر اساس آمار رسمی وزارت زنان در آلمان، از هر سه زن یک زن در آلمان دستکم یکبار در زندگیاش نوعی از خشونت روانی یا جنسیت محور را تجربه کرده است و از هر چهار زن یک زن دستکم یکبار در طول زندگیاش خشونت جنسی و فیزیکی را تجربه کرده است. در این آمار رسمی به این مسئله اشارهشده است که این زنان به تمام طبقات اجتماعی تعلق دارد یعنی که خشونت جنسیتی در آلمان مسئله طبقه خاصی نیست.
بر اساس تحقیقاتی که در سال ۲۰۱۸ انجامشده است: از میان ۱۱۴ هزار زنی که مورد پرسش قرارگرفتهاند، ۶۸ هزار و پانصد نفر آنان بر اثر انواع خشونت جراحتهای فیزیکی کم برداشتهاند. ۱۲ هزار نفر از آنان بر اثر این نوع خشونت جراحتهای بدنی بالا دیدهاند. ۲۸ هزار و هفتصد نفر آنان مورد تهدید، تعقیب یا سوءاستفاده قرارگرفتهاند. ۱۶۱۲ نفر توسط مردان حبس شده و ۳۲۴ نفر با خشونت کشنده و «زن کشی» مواجه شدهاند. از میان کسانی که در رابطه خشونت جنسی میبینند نیز ۹۸.۴ در صد زن هستند.البته در آلمان ۳۵۳ خانه زنان، ۴۰ پناهگاه و ۷۵۰ مرکز مشاوره برای زنان وجود دارد اما بههرحال آمار خشونت به نسبت قوانین حمایتی که از زنان در آلمان وجود دارد آمار بالایی است. علت آنهم روشن است، تغییر قوانین یکقدم بسیار مهم اما ناکافی برای برچیدن نظام تبعیض جنسی و جنسیتی است. البته دراینباره باید در نظر داشت که خود اینکه ما در آلمان به آمار نسبتاً دقیقی دسترسی داریم به خاطر جدی گرفتن موضوع است. باید در نظر بگیریم که این خشونت در کشورهایی که قوانین مشخصاً ضد زندارند بهمراتب وحشتناکتر است هرچند کسی از آمار دقیق اطلاعی ندارد.
وضعیت خشونت خانگی بین مهاجران چگونه است؟ آیا زنان مهاجر میتوانند از نهادهای مرتبط کمک بگیرند؟ قاضیها چه برخوردی با مجرم دارند؟ آیا هنوز از اصل نسبیت فرهنگی در صدور حکم استفاده میشود یا قانون آلمان در مورد زنان قربانی خشونت مهاجر صادق است؟
بر اساس آماری که از تحقیقاتی موسسه «پناه زنان ان. ار؛ و» روشن میشود خشونت علیه زنان در میان جامعه با پیشینه مهاجرت و بدون پیشینه مهاجرت در آلمان (در این تحقیقات بیشتر روی مهاجران ترک تمرکز شده چون جمعیت بیشتری از مهاجران آلمان را تشکیل میدهند) با عدد ۳۷ در صد در میان افرادی با پیشینه ترک و ۲۹ درصد با پیشینه آلمانی در روابط عاطفی و میان شرکای زندگی مشخصشده است؛ یعنی از میان زنان بین ۱۹ تا ۵۹ سال در رابطههای تمامشده یا رابطههایی که ادامه داشته در زمان آمارگیری ۳۷ درصد خشونت دیدگان پیشینه ترک داشتند، ۲۹ درصد پیشینه آلمانی و ۲۸ درصد پیشینهای غیرازاین دو. این آمار نشان میدهد که خشونت در جامعه مهاجر آلمان تا حد مشخص و روشنی بالاتر است اما آمار خشونت به زنان در جامعه آلمان هم با توجه به پیشینه و میراث جنبش فمینیستی و قوانین مترقیان قدرها به نسبت غیر آلمانیها کمتر نیست. دستکم در تصور عمومی انتظار میرود که خشونت به زنان در جامعه آلمان بسیار پایینتر از این باشد.
در مورد مواجه قوانین با خشونتی که زنان مهاجر در فضای میان مهاجران تجربه میکنند، بحثهای مربوط به نسبیت فرهنگی که ازنظر من بحثهای بسیار مشکلدار و حتی نژادپرستانهای هستند، در سالهای اخیر بسیار به چالش کشیده شدهاند. در قوانین حمایتی جدید تلاش میشود که زنان متعلق به این فضاها وقتی به خاطر خشونت خانگی شکایت میکنند، دچار مسئله اقامت در آلمان نشوند. میدانیم که بسیاری از زنان به خاطر وابستگیهای حقوقی، اقتصادی و ساختاری در روابط آزاردهنده باقی میمانند. در این سالها تلاشی برای مطرح کردن این چالش و رسیدگی به آن وجود دارد، اما میدانیم که بسیاری از مشکلات دیگر ازجمله ندانستن زبان و یا نداشتن اقامت به این پیچیدگیها دامن میزند. درواقع در حال حاضر در جامعه آلمان ما بیشتر با پیچیدگیهای مربوط به مسائل رفاهی درباره زنان مهاجر مواجه هستیم، اما گاهی پیچیدگیهای حقوقی هم وجود دارد.
زن کشی در آلمان چه مجازاتی دارد و آیا قتل ناموسی وجود دارد چه بین خود آلمانها چه بین مهاجران؟ و برای کاهش زن کشی دولت و قوه قضاییه المان چه اقدامهایی انجام دادهاند.
مجازات قتل عمد زنان بهطورکلی در آلمان حبس ابد است، بهطور میانگین در بین ۱۰۰ درصد قتلهایی که در آلمان در روابط عاطفی و همسری اتفاق میافتند، ۸۰ درصد مقتولان زن هستند. آنچه اهمیت دارد این است که در آلمان آمار خشونت علیه زنان آشکار است و درباره آن صحبت میشود. آمار زن کشیها مشخص است، تحقیق و تلاش برای وضع قوانین حمایتی وجود دارند. بستر مناسبی برای جنبشهای اجتماعی و فمینیستی جهت پیشبرد آگاهی اجتماعی درباره این مسئله بهمنظور افزایش حمایتهای حقوقی باز است. اینها باعث میشود که ما بدانیم در آلمان با چه سطحی از خشونت علیه زنان روبهرو هستیم و چطور میتوانیم با این مشکل برخورد کنیم. همچنین به دلیل اینکه آزادی بیان و اجتماعات به میزان زیادی در آلمان وجود دارد، زبان فمینیستها، فعالان این حوزه و حتی سازمانهای حقوق بشری و ان. جی. او ها زبان خواهش و تمنا از مقامات مربوط نیست، هر قتل به دلیل زن بودن یک قتل است و جامعه فرصت واکنش و بروز خشمش دارد.