لیان بیهقی
دیگری: زنان عراقی چندین دهه جنگ را پشت سرگذاشتهاند، از جنگ با ایران در دهه ۱۹۸۰ تا جنگ خلیج در سال ۱۹۹۱ ، و حمله ایالاتمتحده در ۲۰۰۳ و در انتها جنگ با گروه تروریستی داعش. سالها جنگ زیرساختهای این کشور را از بین برده است، تبعیض جنسیتی و فقر ارمغان جنگ در عراق است. در ادامه نگاهی به اثرات این جنگها بر زندگی زنان میاندازیم.
زنان و سکسوالیته زیر سایه جنگ
صدام حسین، رهبر عراق در بیانیه عمومی خود در مورد برنامهریزی خانواده (FP) ، در سال۱۹۷۹ ، مخالفت خود را با کنترل باروری اعلام کرد، هرچند موافقت کرد فاصله سنی مشخصی بین به دنیا آوردن فرزندان بهمنظور حفظ سلامت کودکان، مادران و خانواده رعایت شود.در طول جنگ با ایران، عراق سیاستهای تشویقی برای مادرانی، اتحاد کرد که ده فرزند یا بیشتر به دنیا میآوردند.
بعد از تحریمهای امریکا، که مواد غذایی و تجهیزات پزشکی از آنها معاف نبودند، کمبود دارو و تجهیزات، پیشرفتهترین سیستم مراقبتهای بهداشتی در خاورمیانه را از بین برد. انجمن FP عراق در سال ۱۹۷۳ به عضویت کامل در فدراسیون بینالمللی برنامهریزیشده والدین (IPPF) تبدیل شد و IPPF توانست پس از شروع تحریمها ، به انجمن FP کمککند تا مواد غذایی و بهداشتی را به دستآورد.
این انجمن در آن زمان دارای پنج کلینیک بود – بعدها به ۶۶ درمانگاه رسید – در زمان تأسیس،مؤسسان آن امیدوار بودند که تا سال ۲۰۰۰ به ۲.۵ میلیون زن کمک کنند. زنان از خدمات این موسسه استفاده میکردند زیرا بچه بیشتری نمیخواستند. آنان باوجود فقر ، موفق به خرید داروهای ضدبارداری یارانهای که از سوی انجمن ارائه میشد، شدهاند. بیشتر زنان دارای کمخونی بودند و از ابتلا به انگلهای ناشی از آب تصفیه نشده ، رنج میبردند. شیوع بیماریهای مقاربتی بعد از تحریمها افزایش یافت درحالیکه کلینیکها هیچ دارویی برای معالجه نداشتند.
حتی زنان طبقه متوسط قادر نبودند نوار بهداشتی در ماه بخرند -که تقریباً معادل یک دلار امریکا بود- ازاینرو زنان از پارچه استفاده میکردند که باعث افزایش عفونت و مقاربت دردناک در آنها میشد. کلینیکها بهشدت به تجهیزات و آزمایشگاه احتیاج داشتند. پزشکان کلینیک از ناتوانی در کمک به زنان افسرده میشدند و هیچ افقی روشنی پیش روی خود نداشتند.
جنگ و اشتغال زنان
سالهای آشفتگی، وضعیت زنان بیوه و کودکان یتیم را بدتر کرده و شرایطی را که در آن زندگی میکنند وخیمتر کرده است. بر اساس گزارش FRONTLINE و بیبیسی (۲۰۰۳) مشخصشده است که تعمیق فقر و تضعیف نهادهای دولتی زنان و دختران را نسبت به استثمار آسیبپذیرتر کردهاند ، پژوهش نشان میدهد که تجارت غیرقانونی جنسی توسط برخی روحانیان تحت پوشش مجازاتهای مذهبی انجامشده است.
اما این روند نگرانکننده فقط یکی از پیامدهای ویرانی عراق پس از جنگ است.«آکسفام» و زنان سازمان ملل گزارشی را منتشر کردهاند که بخشی از آن مصاحبه با زنان عراقی، فعالان حقوق زنان نمایندگان دولت و صاحبنظران بود. این گزارش نگرانیها را درباره هر چیزی مرتبط با زنان از خشونت خانگی گرفته تا موانعی که زنان برای مشارکت هر چه بیشتر در سیاست با آن روبرو هستند، به وجود آورد. فقدان برابری جنسیتی در عراق ، در سراسر این کشور قبل از جنگ هم وجود داشت. ناتوانی اقتصادی ، ناتوانی اجتماعی و ناکارآمدی مدیریت همه علیه زنان کارکردند و همه این موارد در درگیریها و پیامدهای بعدی تاثیرگذاربودند.
حدود ۸۵ درصد از زنان در سن ۱۵ سال و بالاتر، در اقتصاد رسمی مشارکت ندارند ، که آنها را در معرض خطر بیشتری برای فرو رفتن در فقر قرار میدهد – گرچه ممکن است در اقتصاد غیررسمی شرکت کنند و کارهایی مانند خیاطی یا صنایعدستی انجام دهند. نظرسنجی انجامشده در سال ۲۰۱۲ با استناد به گزارش اکسفام ، حاکی از آن بود که اگر فرصت مناسب به وجود آید ، ۳۵ درصد از زنانی که بیکارند، آماده مشارکت اقتصادی هستند.
زنانی که شغل رسمی دارند، مانند کشورهای دیگر، با آزار و اذیت و ارعاب در محیط کار روبرو هستند ، و در برابر کار برابر با مردان مزد برابر دریافت نمیکنند. «داریل گریسگربر» ، رهبر سیاستهای بشردوستانه آکسفام درباره این وضعیت میگوید: این مسئله به این دلیل است که بهطورکلی از زنان انتظار میرود مسئولیت زندگی را در خانه عهدهدار باشند.
طبق برنامه توسعه سازمان ملل متحد در عراق، از هر ده زن عراقی یکی سرپرست خانواراست و حدود ۸۰ درصد از این جمعیت بیوه هستند. از دست دادن مرد خانواده آنها را به اصلیترین نانآور خانواده تبدیل کرده است.
گریسگربر میگوید: بیوهای که چهار فرزند دارد ممکن است بتواند شغلی پیدا کند ، اما کار پیدا کردن برای او سختتر از زنی است که در این وضعیت نیست. تواناییهای او با شک و تردید بررسی میشود، در برابر خشونت جنسی و خشونت مبتنی بر جنسیت بسیار آسیبپذیرتر خواهد بود، و بهطورکلی احتمال دسترسی او به سیستم قضایی یا آموزش بهتر کمتر از زنان دیگری است که در این موقعیت نیستند.
بر اساس گزارش آکسفام و زنان سازمان ملل متحد در طول سالهای اخیر جنگ در عراق(داعش) ، زنان بیشتری شغلهایی را که بهطور سنتی به مردان اختصاص داشت را از آن خود کردند. اما زنان عراقی به مصاحبهکنندگان گفتند که انتظار ندارند پس از پایان جنگ با داعش، این کارکردن به تغییرات درازمدتی بعد از بهبود اوضاع منجر شود.
درحالیکه زنان برای ساختن زندگی خود تلاش میکنند، بسیاری از آنان نیز با مفقود شدن یا ناپدید شدن عزیزان خود دستبهگریباناند. هنگامیکه داعش موصل و سایر مناطق عراق را در سال ۲۰۱۴ به تصرف خود درآورد ، هزاران سرباز ، پلیس و کارمندان دولت را به موصل برد. «بلکیس ویل» ، محقق ارشد دیده بان حقوق بشر در عراق ، گفته است که بیشتر آنها مردهاند و در یکی از گورهای دستهجمعی در این منطقه دفن شدهاند. اما خانوادهها هرگز از مرگ آنها مطلع نشدهاند.
به گفته او، خانوادههای زیادی هستند که هنوز هم اعتقاددارند عزیزانشان زنده هستند. این وضعیت و عدم اطمینان در مورد زندهبودن عزیزان بهویژه برای زنان ظالمانه است. زنانی که همسرانشان در طول جنگ ناپدیدشدهاند ، بدون داشتن گواهی فوت نمیتوانند دوباره ازدواج کنند. آنها سعی میکنند از اعضای خانواده ، از خیریههای محلی کمک مالی دریافت کنند.
زنان و فقدان آمورش
ادامه خشونتهای فرقهای و چالشهای اقتصاد در عراق فشارهای بیشتری بر زنان وارد کرده است – تنها ۴۰۰ هزار بیوه در بغداد وجود دارد و ۲۴٪ زنان بیسواد هستند.
روناک ۱۴ ساله بود که پدرش مانع ادامه تحصیل او شد و با مردی از قبیله خودش ازدواج کرد. در ۱۷ سالگی ، شوهرش او را با یک دختر سهساله ترک کرد. او هیچ آموزش و یا چشماندازی برای حمایت از خود یا فرزندش نداشت. ازآنجاکه این ازدواج به دلیل کمبود سن ثبتنشده است ، دخترش فاقد مدارک لازم برای مدرسه رفتن است.
وضعیت روناک، به گفته «زینب شاکر»، مدیر موسسه بینالمللی زنان در عراق ، مشکلی هست که زنان یک سال پس از پایان جنگ با آن روبرو هستند. با تخریب مؤسسات دولتی در پی حمله ایالاتمتحده در ۲۰۰۳ ، مردم برای کمک به «ساختارها و اجتماعات قبیلهای و مذهبی» روی آوردهاند. و ادامه خشونتهای فرقهای و چالشهای اقتصادی، سختترین ضربه را به زنان زده است.
وزارت امور زنان عراق میگوید، بیش از ۱ میلیون بیوه در عراق وجود دارد ، و سازمان ملل متحد این آمار را حتی بیشتر اعلام میکند. بسیاری از این زنان هرگز کارنکردهاند و هیچ آموزشی ندیدهاند، اما ممکن است سه یا چهار فرزند داشته باشند.
وزارت زنان عراق ، تعدادی واحد مسکونی بهصورت قرعهکشی در اختیار زنان بیوه قرارداده است و برخی از آنها از دولت پول دریافت میکنند، اما به همه کمک نمیشود. شاکر میگوید با حضور تنها یک سیاستمدار زن در دولت، مسائل زنان در اولویت قرار ندارد.
شاکر میگوید، حمله آمریکا بیشترین تأثیر را بر زنان داشته است، جنگ به مدت یک دهه و همچنین ۱۲ سال تحریم از سوی امریکا، سبب شده است که بسیاری از خانوادهها از فرستادن فرزندانشان به مدارس ممانعت کنند – در مورد دخترها آنان نگران هستند تا مورد تجاوز قرار بگیرند. این مسئله بهویژه در مناطق روستایی و حومه شهرهای بزرگ صادق است. برخی خانوادهها تحصیلات پسران را در اولویت قرار دادهاند.
درنتیجه، دختران زیر سن قانونی ۱۸ سال و معمولاً بین ۱۴ یا ۱۵ سالگی ازدواجکردهاند. درحالیکه در دهه ۷۰-۸۰ عراق بهترین سیستم آموزشی را در خاورمیانه داشت. و بر اساس قانون این کشور همه کودکان باید تحصیلات ابتدایی را به شکل اجباری طی میکردند، اکنون ۲۴ درصد زنان عراق فاقد سواد هستند و این میزان در مناطق روستایی برای زنان بین ۱۵-۲۴ سال به ۵۰ درصد میرسد.
به گفته شاکر خشونت در سرتاسر عراق در خانهها وجود دارد. زنان با استرس زیادی دستوپنجه نرم میکنند. طبق گفته سازمان ملل متحد ، از هر پنج زن عراقی یک زن سوءاستفاده جسمی یا روانی را تجربه کرده است.شاکر البته به آینده عراق خوشبین است.
برای روناک، زندگی از قبل بهتر است. وی یکی از برنامههای آموزشی یکساله زنان برای زنان را میگذراند که شامل مهارتهای زندگی ، شغلی و حرفهای است. همانطور که شاکر توضیح میدهد: «روناک مدرک خیاطی گرفت و کار خود را آغاز کرده است و ما او را به« زنان برای عدالت »متصل کردیم ، جایی که وکلای داوطلب پرونده او را موردبررسی قرار میدهند.»
فشار بیشتر برزنان آواره
زنانی که در مناطقی زندگی میکنند که از داعش باز پس گرفتهشده و یا با جنگ آواره شدهاند ، غالباً مظنون به هواداری از داعش هستند و به همین دلیل از برخی خدمات و فرصتها محروم هستند. بهعنوانمثال، در گزارش ژوئیه «ویل» گفتهشده که یک مقام وزارت داخله تخمین میزند ۲۵۰ هزار نفر به دلیل اعتراض مقامات مبنی بر رابطه و یا هواداری با داعش ، نمیتوانند به خانه بازگردند. اگر زنان اهل سنت و عرب هستند و همسرشان مردهاند، معمولاً فرض بر این است که آنان با داعش مرتبط هستند.
بسیاری از این خانوادهها همچنین فاقد مدارک شناسایی هستند که دسترسی به خدمات یا جابجایی آزادانه برای جستجوی کار را دشوار میکند. در گزارش ماه سپتامبر شورای پناهندگان نروژ تخمین زده میشود ، حدود ۸۰ هزار خانواده حداقل یک سند ، مانند شناسنامه یا سند ازدواج ندارند. همچنین تخمین زده میشود حداقل ۴۵ هزار کودک آواره که در اردوگاهها زندگی میکنند ، گواهینامههای تولد ندارند. برخی از این افراد،هنگام فرار از جنگ، اسناد و مدارک خود را ازدستدادهاند ، برخی اسناد و مدارکشان توسط جنگجویان مصادره شده است، برخی از آنان که در قلمرو گروه تروریستی داعش زندگی میکردند، مدارکی را که توسط بروکراسی خاص این گروه صادرشده، دارا هستند.
فقدان مدارک سبب محدودیت در دسترسی به مشاغل دولتی شده و برنامههای دولت برای جبران خسارت خانههای آسیبدیده و فرصتهای تملک یا اجاره املاک میشود. افراد بدون اوراق شناسایی بیشتر در معرض بازداشت و دستگیری هستند. همچنین فقدان مدارک سبب بی تابعیتی، عدم دسترسی به خدمات بهداشتی و مدارس میشود. این خانوادهها به دلیل فقدان مدارک، حاشیهنشینی و ننگ همکاری با داعش نیازمند کمکهای بشردوستانه هستند.
بسیاری ازاینگونه خانوادهها باوجود پایان جنگ آزادی محدودی دارند و در اردوگاهها به سر میبرند. «ویل» گفت HRW مواردی را گزارش کرده است که زنان در این اردوگاهها با استثمار جنسی و سوءاستفاده روبرو هستند، یا برای تأمین مواد غذایی یا سایر موارد ضروری ، یا حتی مجوز مراجعه به بیمارستان مجبور به برقراری رابطه جنسی شدهاند. سازمان عفو بینالملل در گزارشی که سال گذشته منتشر شد، سوءاستفاده جنسی و خشونت در این اردوگاهها را مستند کرده است.
درگیری با داعش تأثیرات بسیار زیانباری برای زنان و کودکان داشته است ، حتی بیشتر ازآنچه که در جنگهای قبلی علیه زنان رخداده است.هر درگیری در عراق وضعیت بد زنان را فاجعه بارتر میکند.
منابع