مریم رحمانی
دیگری: زیرعکسی که تعدادی زن را وسط خیابانی در خارج از ایران نشان می داد، نوشتم روزی خیابان های تهران را فتح خواهم کرد با دامنی کوتاه! آن وقت کسی نوشت که نمی دانستم سطح مطالباتتان این اندازه کوتاه است! …
به رسمیت نشناختن حق بر بدن دلیل این ابراز نظر از سوی مردی است که تقریبا همیشه بر روی بدن خود کنترل دارد.
اما حق بر بدن چیست ؟بر اساس مادهی سوم اعلامیهی جهانی حقوق بشر حق مالکیت بر بدن در زمرهی حق بر آزادی و امنیت شخصی تعبیر میشود با پذیرش این اصل بلامنازع که انسان از حق آزادی و امنیت شخصی برخودار است، این حق او را قادر میسازد تا از یک طرف از بردگی، تبعیضات ناروا، شکنجه و مجازاتهای غیر انسانی مصون بماند و از طرفی دیگر به او این امکان را خواهد داد تا بر سرنوشت خود تسلط کامل داشته باشد. مصادیق متعددی از حق مالکیت یا حق استیلای فردی بر تمامیت جسمانی خود را میتوان در زندگی اشخاص به دست داد. از جمله این موارد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
حق انتخاب پوشش
حق اتخاذ تصمیم دربارهی بدن و سلامتی خود.
حق داشتن کنترل بر زندگی جنسی خود؛ بدون ترس و نگرانی از مجرم واقع شدن.
حق بر انتخاب همسر یا شریک جنسی؛ تمایل یا عدم تمایل به داشتن فرزند.
حق بهرهمندی از بهداشت؛ امنیت و آموزشهای لازم برای تضمین این حق.
حق بر انتخاب داشتن یا نداشتن فرزند.
و بالاخره حق برخورداری از امکان سقط جنین و در محیطی بهداشتی بدون ترس و نگرانی.
حق زن بر بدن خود یکی از پر مناقشه ترین مباحث اجتماعی ست. مالکیت و کنترل بدن برای زنان، تنش ها و مناقشات زیادی را به بار آورده است . موضوعاتی از جمله غیرت، ناموس، حیثیت، بکارت وحق سقط جنین و آزادی پوشش… ، دسترسی زنان به این حق را با پیچیدگی هایی روبرو کرده است.
شاید اگر مردان بدانند به رسمیت نشناختن حق بر بدن در زنان یکی از دلایل آزارهای خیابانی است ،کمی همراه تر شوند. همه زنان چه محجبه چه غیرمحجبه با هر حد از پوشش تحت آزار خیابانی قرار می گیرند. بخشی از آن به تفوق مردانه برمی گردد و بخشی به دلیل به رسمیت نشناختن حق بر بدن. اما دیدگاهی که ۴۰ سال در ایران زنان را ابزار تمتع مردان قلمداد کرده، سبب می شود مردان به خود اجازه دهند عرصه عمومی را فضای کامجویی جنسی خود قرار دهند . رختخواب خود را هر لحظه بر دوش داشته باشند . از هر فرصتی برای تخلیه جنسی خود با نگاه خیره، متلک گفتن، ادا یا ژست های سکسی و لمس کردن بدن زنان یا تجاوز به عنف استفاده کنند. زمانی که حق بر بدن به رسمیت شناخته نشده باشد قانونی برای مبارزه با ازارجنسی در عرصه عمومی وجود ندارد، که زنان با امنیت بیشتر در شهر تردد کنند. از آموزشی که می تواند به مردان آگاهی ببخشد که رفتارشان تا چه حد احساس تحقیر، فرودستی را در زنان به بار می آورد خبری نیست.
پوشش و حق بر بدن مفاهیم درهم تنیده ای هستند که در صورت عدم آگاهی مردان و عدم آموزش آنان به اشکال مختلف به زنان اسیب می رساند عدم به رسمیت شناختن حق بر بدن مانع به رسمیت شناختن حق سقط جنین برای مادر، به رسمیت نشناختن حق پوشش زن به هر شکلی که اراده می کند،است.
به رسمیت نشناختن حق زنان بر بدن خویش ابعاد دیگری نیز دارد. سیاست های پوشش اجباری استرسی که بر زنان اعمال می کنند، باعث می شود انان موقع خروج از منزل احساس عدم ارامش داشته باشند چرا که گشت ارشاد در کمین آنان است. همچنین سیاست های حاکم در مورد پوشش زنان گفتمانی را غالب کرده است که به هراس زنان از زنان دامن زده است. این گفتمان به زنان می گوید زنان دیگر کم حجاب یا بی حجاب یا زنانی که در مهمانی ها لباس های بازتری به تن می کنند، رقبای آنان و از بین برنده فضای امن خانوادگی آنان هستند.
نداشتن حق بر بدن به رانده شدن زنان از فضای عمومی به خصوصی منجر می شود. مردان خانواده به بهانه امن نبودن فضای جامعه زنان می توانند بیشتر انان را کنترل کنند و مانع خروج آنان از خانه برای کار یا خرید ، تفریح … شوند.
به رسمیت شناختن حق بر بدن زن، راه را بر قتل های ناموسی نیز می بندد. به رسمیت شناختن حق بر بدن زن، از دیگر سو منع سقط جنین را نیز از بین می برد و کودکانی بد سرپرست و بی سرپرست یا خارج از ازدواج (با توجه به شرایط نامناسب ایران برای کودکان خارج از ازدواج)به دنیا نخواهند امد که زمینه ساز آسیب های اجتماعی دیگری شود. شناسایی حقی به نام حق بر بدن از مهم ترین مسائلی است که می تواند به کاهش فرودستی زنان در جامعه منجر شود. همچنین به رسمیت شناختن حق بر بدن از فشار بر زنانی که بدن هایی غیراستاندارهای زیبایی دارند می کاهد و سبب می شود آنان با بدن خود احساس راحتی کنند. وقت آن است که در کنار صحبت از احجاب اختیاری بر حقی بنیادی تر به نام حق بر بدن نیز تاکید کنیم. که به گفته «مارگارت سنگر»: « زنی که از مالکیت و کنترل بدن خود برخوردار نیست، نمیتواند خود را آزاد بنامد».