دسته: قتل ناموسی

  • قتل‌های ناموسی در ایران به روایت رسانه‌ها

    قتل‌های ناموسی در ایران به روایت رسانه‌ها

    این قتل‌ها تنها قتل‌های انجام‌شده در سال 99 نیستند، بعضی از قتل‌های دیگر تا این حد برجسته نشده‌اند ، در این گزارش سعی شده است قتل‌های ناموسی رخ‌داده در فاصله تیر 97 تا تیر 99 که درسایت خبر آنلاین منتشرشده به ترتیب سال وقوع ذکر شود. باید گفت بیشتر این قتل‌ها در استان تهران و استان البرز و گاهی در شهر مشهد رخ‌داده است و اطلاعی از سایر استان‌ها در دست نیست. به‌جز خبر آنلاین، خبرگزاری ایسنا و مهر نیز با واژه قتل مورد جستجو قرار گرفت که تعداد کمی خبر در این مورد در این دو خبرگزاری وجود داشت و بیشتر خبرها در خبر آنلاین درج‌شده است. در این فاصله زمانی 15 قتل ناموسی که بیشترش در تهران بوده به وقوع پیوسته است و خبری شده البته تعداد زن کشی‌ها بیش از این میزان بوده است. اگر به‌دقت در دلایل قتل‌ها جستجو کنیم بیشتر موارد به دلیل سوظن یا توهم ناشی از اعتیاد به مواد مخدر روی‌داده است

  • فرهنگ یا قانون؛ خون زنان بر گردن کیست؟

    فرهنگ یا قانون؛ خون زنان بر گردن کیست؟

    اما حتی با تدقیق در ریشه آداب و رسوم نیز در می یابیم که اینها همگی اصولی بودند که یا از ابتدا وجود نداشته و سپس وضع شده اند یا به تدریج تغییر کرده¬اند. بنابراین می¬توان نتیجه گرفت همواره قانون فرهنگ را از پس خود می¬کشد و باعث بهبود و اصلاح آن می¬شود. اینکه بگوییم فرهنگ جامعه باید اصلاح شود، نواختن شیپور از سر گشاد آن است. حتی اگر فرضا فرهنگ تغییر و بهبود یابد، ممانعت از رفتارهایی که با اصول فرهنگی نمی¬خوانند نیازمند قانون و سازوکار قانونی مناسب است بیایید یک مثال عینی بزنیم. در زن کشی که ذیل فرهنگی ناموس¬پرستی تعریف می¬شود، مسئولیت فرهنگ بالاتر است یاقانون؟

  • تقلیل دادن زن کشی به قومیت یا ملیت خاصی، نادیده گرفتن خشونت سیستماتیک است

    تقلیل دادن زن کشی به قومیت یا ملیت خاصی، نادیده گرفتن خشونت سیستماتیک است

    اتنیکی‎ کردن پدیده زن ‎کشی دو پیامد عمده را درپی دارد. نخست اینکه، برجسته‎ کردن بیشتر زن ‎کشی به بهانه حفظ ناموس در میان این گروهها به خلق ذهنیتی در میان آنها منجر می‎شود که زن ‎کشی را همچون ویژگی ذاتی در خود درونی کنند. برای توجیه چنین روایت ‎هایی عموما به عامل فرهنگ اشاره می‎شود و این پدیده را همچون امری تغییرناپذیر و ذاتی این گروها فرض می‎کنند. متاسفانه حتی در میان برخی فعالان حقوق زن و مدنی مشاهده می‎شود که علاوه بر نادیده ‎گرفتن و یا انکار شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حاکم بر مناطق کردنشین وعرب‎ نشین ایران در وقوع زن‎ کشی، این پدیده به فرهنگ آنها همچون امری ذاتی تقلیل می‎یابد. اتخاذ چنین رویکردهای فرهنگ‎محورانه‎ای ضمن انکار و نادیده‎گرفتن بستر اقتصادی و اجتماعی زمینه ساز زن کشی در میان کوردها و عرب ‎ها، موجب می‎شود که نه تنها زن‎کشی را همچون خصلتی عمومی در میان خود درونی کنند، بلکه همچنین به این گزاره این فرهنگ ماست و راه برون رفتی وجود ندارد، باور کنند و با توسل به آن زن‎کشی خود را توجیه ‎کنند.

  • قانونی که مروج زن‌کشی است باید تغییرکند

    قانونی که مروج زن‌کشی است باید تغییرکند

    در این روزها همه در مورد پدر رومینا حرف می‌زنند، در اینکه پدر قاتل است شکی نیست اما واکنش افراد در فضای رسانه‌ای به گونه‌ای است که انگار تنها مقصر اوست نه دولت، نه قانونگذار، نه پلیس ،نه دستگاه قضا که هیچ توجهی به قتل‌هایی از این دست ندارد. به نظر می‌رسد ما فعالان زنان باید حواسمان باشد که صرفا انگشت اتهام را به طرف پدر رومینا نگیریم بلکه به محکوم‌کردن سیستمی بپردازیم که چنین قتل‌هایی به دلیل اهمال او از وظایفش رخ می‌دهد.لازم است قتل‌های ناموسی را تنها امری فردی و شخصی نبینیم. همچنین در موارد بسیاری خشونت خانگی با اعتیاد مرد در رابطه است و بنابراین باید توجه کنیم که باز ساختار جامعه مردان و زنان را به سمت اعتیاد سوق می دهد.

This site is registered on wpml.org as a development site.