دسته: زنان و صلح
-
بازاندیشی مفهوم جنسیت در عراق؛ حقوق زنان در چنبره تحریم
با تمام سوءاستفادههایی که از عبارت (آزادی زنان) در پی کسب آن بودند اما زنان بعد از حمله 2003 بهطور کامل در دولت موقت غائب بودند. سیستم حقوقی قبیلهای نیز به انقیاد بیشتر حقوق زنان کمک کرد. رژیم عراق و دولت ایالاتمتحده هر دو نقش خود را در تضعیف حقوق زنان انکار کردند. زنان از نیروی کار بیرون رانده شدند، بهطور فزایندهای به شوهر یا بستگان مرد وابسته شدند. مجبور به فرزندآوری بیشتر شدند درحالیکه ازنظر اقتصادی نمیتوانستند آنها را تأمین کنند، خشونت مبتنی بر جنسیت ازجمله خشونت خانگی و جنایات ناموسی بیشتر شد. همه اینها بخشی از هزینههای دردناک تحریم بود.
-
جستجوی ترانه آزادی و عدالت در خواستگاه فعالان زن ایرانی
با هنر می توانید شنیده شوید. متأسفانه مردم بیشتر خواهان یک اجرای شاد هستند اما هنر می تواند مجموعه ای زیبا با محتوایی تلخ و گزنده از واقعیت باشد. محتوا می تواند آنها را به کنش و فعالیت ترغیب کند وقتی که آن ملودی زیبا را با خود زمزمه و تکرار می کنند. ما زنان، قوی و باهوش هستیم و می توانیم با خلاقیتی که داریم به خواسته هایمان برسیم. از طریق هنر مثل نویسندگی، شعر، عکاسی، موسیقی و غیره، ما می توانیم رنج هایمان را رها و آشکار کنیم و برای زنده ماندن شجاعت بیشتری بدست بیاوریم؛ بنابراین، هنر می تواند راهی برای رهایی و آزادیخواهی باشد. با انرژی مثبت می توانیم کوهها را هم جابجا کنیم.
-
در هم تنیدگی ستم یا سلسله مراتبی بودن آن؟
فمینیستها میدانند که پدرسالاری زنان را به جان هم میاندازد و دشمن اصلی آنان را خودشان معرفی میکند. مردسالاری با طرح مباحث کاذب و پرسروصدایی «چون زنان علیه زنان» برایشان آزمونهای اخلاقیِ افزوده تعریف میکند تا بعداً نتیجه بگیرد که «لیاقت» این زنان همین فرودستی است؛ آزمونهایی که مسئولیت نابرابری جنسیتی را بر دوش خود زنان میگذارد؛ زنانی که هنوز با خودشان دعوا دارند؛ و اعتراضشان به مردسالاری زنده و عینی، با همین ارجاعات تحقیر میشود تا نهایتاً به بعد از حل مناقشۀ بین خودشان موکول شود! سعی داشتم نشان دهم که فمینیست اینترسکشنال همین منطق را در فرودستی اتنیکها درمی یابد و ارادۀ آنان برای کسب قدرت -برابر- نه فقط قرابتی بااحساس ناسیونالیستی ندارد؛ بلکه همان تصویر خشم و نا عدالتی در تاریخ و منطق فمینیستی است.
-
صلح، راهی به سوی برابری یا اسم رمز انکار؟
مهدیه آهنی دیگری: «من می خواستم که سرزمین مون از طریق صلح و گفتگوی دولت ها گرفته بشه… خداوند کره ی زمین رو برای جانداران آفریده. الله تعالی مرز نگذاشته که از اینجا مسیحی رد بشه از اون ور مسلمان. همچین چیزی نیست، تو قرآن هم نیست. خوب بود که [آزادسازی قره باغ] از طریق صلح […]
-
زنان، جنگ،صلح و کتاب
«حیفا زنگنه»، در« شهر زنان بیوه»، داستان کشورش را بازمیگوید. داستان را از اواخر قرن بیستم شروع میکند، از زمان حمله آمریکا و انگلیس به عراق تا اشغال عراق. در این کتاب عمق فاجعه جنگ امریکا علیه عراق و تأثیری که بر زندگی روزانه زنان این کشور دارد بررسی میشود. نویسنده با چیرهدستی تأثیر جنگ را بر تقویت گفتمان بنیادگرایی مذهبی نشان میدهد و در ادامه به ان جی اوهایی اشاره میکند که بعد از ورود امریکا به عراق با سرمایه دولت امریکا ساخته شدند و اثرات سویی که این شکل از فمینیسم بر جامعه مدنی و زنان عراق دارد را نشان میدهد.
-
جنگ در سوریه؛ بازماندگی زنان از تحصیل،افزایش کودک همسری
این جنگ بیش از 6.6 میلیون نفر را در کشور آواره کرده است علاوه بر این بیش از 5.6 میلیون سوری نیز در حال عبور از مرزهای خود هستند. این بحران طولانی در سوریه عواقب مخربی برای زنان و دختران به همراه داشته است. از ناامنی غذایی گرفته تا از بین رفتن فرصتهای تحصیلی، فقدان آب سالم یا خدمات بهداشتی و همچنین میزان بالای خشونت مبتنی بر جنسیت که زنان و دختران با آن روبرو هستند. بهطوریکه آمار 69 درصدی ازدواج زودرس گزارش شده است. کارگروه زنان در سازمان ملل متحد در تلاش است تا نیازهای زنان و دختران پناهنده را برطرف سازد و نقش خود را درزمینهٔ حل مناقشات، ایجاد صلح و بهبودی اوضاع ارتقا بخشد
-
وقتی «بولداگهای بیدندان» به همبستگی میرسند: قدرت جنبشهای صلح زنان
در مواجهه با این خشونت، زنان در نشستی با حضور حامیان محلی به توافق جمعی رسیدند که اقدامات پایداری صورت گیرد تا رنج لیبریاییها، و بهویژه زنان و کودکان، به گوش جهان برسد. بسیاری از افراد کمپین را به یک ماجراجویی بیثمر و تلاش بیهوده تقلیل دادند. به این زنان علاوه بر خیلی از اسمهای تحقیرآمیز دیگر، «بولداگهای بیدندان» میگفتند. آنها موفق نشدند ما را بترسانند، بلکه کاملاً برعکس ما جسارت پیدا کردیم که برای بقا و رسیدن به صلح پایدار تلاش کنیم.
-
بار جنگهای متوالی بر دوش زنان عراقی
زنان عراقی چندین دهه جنگ را پشت سرگذاشتهاند، از جنگ با ایران در دهه 1980 تا جنگ خلیج در سال 1991 ، و حمله ایالاتمتحده در 2003 و در انتها جنگ با گروه تروریستی داعش. سالها جنگ زیرساختهای این کشور را از بین برده است، تبعیض جنسیتی و فقر ارمغان جنگ در عراق است. در ادامه نگاهی به اثرات این جنگها بر زندگی زنان میاندازیم.
-
بیان عزیزی: به عقب رانده شدن مطالبات زنان از عواقب جنگ برای زنان کرد است
نیمە تاریک وضعیت ضد انسانی انفجار مین اینجاست کە پس از قطع عضو و یا معلولیت دختران و زنان، قربانیان بە طور کلی منزوی میشوند، محرومیت اجتماعی در تمام ابعاد و عمق بر آنها چیرە میشود و دارای کمترین میزان حمایت خانوادگی و اجتماعی هستند. در طول سالهای پس از جنگ هیچ نوع حمایتی از مصدومان مین صورت نمیگیرد و این مشکل باعث بروز اختلالات بسیاری در زندگی این افراد میشود و آنها نیازمند ارائه خدمات پزشکی، بهداشتی، مددکاری و روانشناسی مداوم هستند. دختران و زنان پس از قطع عضو ناشی از مین خانهنشین میشوند و در موارد بیشماری هم در صورت کە متأهل بودەاند، شوهرانشان آنها را ترک کردەاست.
-
دانیا آیه الخولی: صدای جادو به زبان عربی می ماند
صادقانه اگر بگویم ،آنچه که در سوریه اتفاق افتاده، باعث شده است تا بسیاری از زنان و کودکان درگیر فضاهای جمعی تریشوند و به نوعی در عرصه اجتماعی و سیاسی فعالیت کنند. البته این امر خطر بزرگی نیز برای آنها به همراه داشته است؛ زیرا بسیاری از آنها زندانی یا کشته شده اند. اما با این وجود بسیاری دیگر را ترغیب کرده است که به کار خود در راه آزادی و صلح ادامه دهند و در مورد ان مطالعه کنند(البته اگر بتوانند از پس ان برایند) و از مردم خود حمایت کنند.