مریم رحمانی
دیگری: در مورد زنان کارگر پژوهش های زیادی صورت نگرفته است از بین پژوهش های انجام شده بیشترین انها مربوط به سلامت روان و جسم زنان کارگر است و متاسفانه پژوهشی بر روی میزان استثمار زنان کارگر، تاثیر قوانین بر زندگی حرفه ای آنان یا تاثیر مهدکودک ها بر بهره وری زنان کارگر، ازارجنسی در محیط کارنشده است که خودش جای سوال دارد.در ادامه به چند پژوهشی که در این زمینه زنان کارگر انجام شده است،توجه می کنیم.
سلامت روان زنان شاغل
از آنجا که الگوهای شغلی، فیزیولوژیکی و روانی فعالیت زنان و مردان با یکدیگر متفاوت گزارش شده است، سازمان جهانی کار در سال ۲۰۱۵ در بیانیه مرتبط با روز جهانی ایمنی، بر لزوم توجه به تفاوتهای فردی و جنسیتی در محیطهای کاری تأکید نموده و انجام بررسی دقیق این تفاوتها را خواستار شده است. Ramos و همکاران طی یک بررسی مقایسهای بین مردان و زنان به این نتیجه رسیدند زنان استرس بیشتری در محیط کار تحمل مینمایند و از اختلالات اسکلتی و عضلانی بیشتری رنج میبرند.همچنین، در مطالعات دیگری این تفاوت به خصوص در اندامهای فوقانی مورد تأیید قرار گرفته است.
در دهه گذشته، در کشور ما بررسی سلامت شغلی زنان به عنوان یک طیف خاص با محدودیتهای مشخص کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. به هر حال این موضوع مورد توجه محققین سایر کشورها قرار داشته است. تحقیقاتChau و همکاران در یک دوره سه ساله تا سال ۲۰۱۴ بر روی ۲۲۹۵۲ کارگر زن نشان داد که زنان زیر ۲۵ سال و افراد کم تجربه در معرض بیشترین آسیبهای شغلی هستند. تحقیقی دیگر در چین بر روی ۸۳۰۰ کارگر زن شاغل در صنایع الکترونیک نشان داد که ۹/۵۱% زنان با یک یا تعداد بالاتری حوادث شغلی مواجه بودهاند. همچنین، بیش از ۶۰ درصد افراد مورد مطالعه اظهار نمودهاند که درگیر یک بیماری شغلی هستند. این روند در حوزه مسایل و مشکلات روانی محیط کار نیز دیده میشود. Shanbhag و همکارش در هندوستان، سلامت روان ۳۵۰ کارگر زن شاغل در کارگاههای تهیه البسه را بررسی نموده و مشخص شد ۱۱% زنان دچار علایم جسمانی هستند، ۶/۷% اضطراب دارند، ۱/۷% اختلال در عملکرد اجتماعی را تجربه می کنند و ۸/۶% نشانههای افسردگی را از خود بروز دادهاند.
در ایران چند مطالعه در مورد سلامت روان زنان کارگر انجام شده است از جمله: «بررسی وضعیت سلامت روان زنان شاغل در صنایع استان قم در سال ۱۳۹۳: فرصتها و چالشها»؛ صورت گرفته است. این پژوهش بر روی کارکنان زن در استان قم در سال ۱۳۹۳ و در صنایع غذایی، صنایع دستی، پخش، چاپخانه، مونتاژ، اداری صنایع فلزی، اداری جوشکاری، اداری ریخته گری و اداری شیمیایی که مشغول فعالیت بودند انجام شده است. براساس نتایج حاصل آمده، نمره میانگین سلامت عمومی نشان میدهد زنان شاغل در استان از نظرمقیاسهای قابل اندازهگیری با این روش در مرز وضعیت هشدار قرار داشته و نیازمند توجه و تغییر فضای کاری خود هستند. بر این مبنا کارفرمایان باید تا حد امکان از خطرات شغلی محیط کار بکاهند.
همچنین «وضعیت سلامت عمومی زنان کارگر کارخانه های قزوین »(۱۳۸۰) موضوع پژوهش دیگری در زمینه وضعیت سلامت زنان کارگر است که وضعیت سلامت عمومی ۱۲۰ نفر از زنان شاغل را در کارخانههای استان قزوین مورد بررسی قرار میدهد. براساس یافته های آن ۲۶.۷ درصد زنان از راحتیهای جسمانی شکایت داشتند؛ ۳۵% دچار اضطراب و اختلال خواب بودند؛ ۴۵ در کارکردهای اجتماعی اختلال داشتند و ۲۰% نشانههایی از اضطراب نشان دادند. در مجموع ۳۵% زنان به نوعی دچار اختلال وضعیت سلامت عمومی بودند. بین وضعیت تأهل و افسردگی و همچنین ابتلا به بیماری و شکایت جسمانی رابطه آماری معنیدار وجود داشته است. در بخش پیشنهادهای این پژوهش امده است : توجه بیشتر به سلامت زنان کارگر از طریق اجرای برنامههای آموزشی مداوم و متناسب، انجام معاینههای دورهای و حمایت زنان جهت انجام امور بهداشتی ـ درمانی ضروری است.
شیوههای مقابله با استرس مهمتر از ماهیت خود استرس است. مقابله با استرس از رفتارهای ارتقای سلامت بوده و رفتار تحت تأثیر عوامل پیچیدهای است. نظریه رفتار برنامه ریزی شده یک نظریه شناختی ـ اجتماعی است که چارچوب مفیدی برای درک و پیش بینی رفتارهای بهداشتی فراهم مینماید و تلفیق آن با سازه خودکارآمدی توان پیشگویی کنندگی آن را افزایش میدهد. از جمله پژوهش هایی که در زمینه استرس زنان کارگر انجام شده است می توان به «عوامل تأثیر گذار بر نحوه مقابله با استرس در زنان کارگر بر پایه «الگوی تلفیقی نظریه رفتاربرنامه ریزی شده و خودکارآمدی»اشاره کرد. این مطالعه یک رویکرد کیفی بر پایه «الگوی تلفیقی نظریه رفتار برنامه ریزی شده و خودکارآمدی» با هدف شناخت عوامل مؤثر بر رفتار مقابله با استرس در زنان کارگر است. نمونههای مورد مطالعه ۷۰ نفر از زنان کارگر ۲۰ تا ۴۵ ساله شاغل در کارخانجات شهرک صنعتی عباس آباد پاکدشت بودند که در قالب ده گروه هفت نفره در جلسات بحث گروهی متمرکزحضور یافتند. نمونه گیری مبتنی بر هدف و با حداکثر تنوع صورت پذیرفت. پس از جمع آوری اطلاعات، قابلیت اعتبار، قابلیت اطمینان، قابلیت تصدیق و قابلیت انتقال رعایت شد. تحلیل دادهها نیز باروش تحلیل محتوا به شیوه قرارداد انجام شد.
نتایج این پژوهش نشان می دهد: نگرش اکثر زنان کارگر به استرس به عنوان عامل مؤثر بر سلامت جسم و روح، غیبت از کار و افت کیفیت کار بود. اکثر شیوههای مقابله با استرس عبارت بودند از: فریاد کشیدن، تخلیه استرس به دیگران، صبر و سکوت، دعا خواندن و معنویات، گوش دادن به موسیقی و قدم زدن. اهمیت به نحوه درک و حمایت از سوی خانواده و کارفرما مهمترین هنجار انتزاعی؛ همچنین روحیه حساس و ضعیف، نداشتن امنیت شغلی، شرایط کار پرفشار، خستگی و نداشتن آگاهی از مهارتهای برخورد با استرس، مهمترین موانع درک شده بود. با آموزش مهارتهای زندگی، درک و حمایت اجتماعی بهتر و ایجاد امکان مشاوره خودکارآمدی و قصد زنان در مقابله با استرس افزایش خواهد یافت.
در این پژوهش پیشنهاد شده است: با برقراری جلسات منظم، تشویق زنان به انعکاس نارساییها و مشکلات محیط کار، آموزش مهارتهای مقابله با استرس و راه اندازی مراکز مشاوره در محل کار میتوان گامی مؤثر در جهت پیشبرد ارتقای سلامت روان در زنان کارگر برداشت.
همچنین این پژوهشگران به بررسی وضعیت «عوامل تاثیرگذار بر غربالگری سرطان پستان و دهانه رحم زنان کارگر در سنین باروری، بر پایه «مدل تلفیقی رفتار برنامه ریزی شده و خودکارآمدی»: یک رویکرد کیفی نیز پرداخته اند، براساس نتایج این مطالعه: سطح آگاهی و نگرش زنان کارگر نسبت به روش های غربالگری سرطان های پستان و دهانه ی رحم پایین است. ترجیح و اهمیت به نظرات خانواده خصوصاً همسر و ترجیح درمان بیماری ها نسبت به پیشگیری در جامعه، هنجارهای ذهنی زنان کارگر را تشکیل میدادند. مهمترین موانع مشارکت زنان کارگر در غربالگری سرطان های پستان و دهانه ی رحم عبارت بودند از: عدم آگاهی، افسردگی و بی حوصلگی، خستگی، خجالت از معاینات، ترس از معاینات و ترس از بیمار بودن، کیفیت نامناسب ارائه خدمات و عدم توجه به حریم خصوصی افراد، محدودیت اطلاع رسانی، دسترسی محدود زمانی و مکانی زنان کارگر به مراکز انجام غربالگری ها و هزینه انجام غربالگری ها.
از دیگر مسائل مبتلا به زنان کارگر شیفت های کاری شب است . نوبت های کاری در جوامع امروزی ضروری است اما به اثرات آن در سلامت فرد و حیات خانواده توجه نمی شود. پژوهش «مقایسه کیفیت خواب و خودکارآمدی مادرانه در زنان کارگر نوبت کار» از جمله دیگر پژوهش هایی است که در مورد شیفت کاری زنان کارگر انجام شده است .هدف از پژوهش، مقایسه کیفیت خواب، وخودکارآمدی مادرانه در زنان کارگر نوبت کار بوده است. جامعه آماری کارگران زن کارخانه صنایع غذایی هشتگرد در سال ۱۳۹۴ که ۲۰۰ نفر بودند. نمونه گیری به صورت دو مرحله ای انجام شد. در مرحله اول فهرستی از تمام کارگران زن بخش بسته بندی تهیه شد. ملاک های ورود به مطالعه متاهل بودن و داشتن فرزند بود از بین آنها دو گروه ۶۰ نفره (۶۰ نفر شیفت شب و ۶۰ نفر شیفت روز) به صورت تصادفی انتخاب و پرسشنامهها در اختیار شان قرار گرفت. ابزار گردآوری پرسشنامه ای سه بخشی شامل: اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه ی کیفیت خواب پیتزبورگ و پرسشنامه خودکارآمدی والدگری بود. نتایج این پژوهش نشان می دهد: نتایج نشان داد میانگین خودکارآمدی مادرانه کارگران شیفت شب به گونهای معنادار پایین تر از کارگران شیفت روز بود. بین دو گروه از نظر طول مدت خواب مفید، کیفیت خواب، اختلال ها خواب، عملکرد صبحگاهی و نمره کل خواب تفاوت معناداری وجود داشت و میانگین کارگران شیفت شب در این مولفه ها به گونه ای معنادار بالاتر و مشکلاتشان بیشتر بود.
در پایان باید این نکته را یاداورشد که متاسفانه در جامعه دانشگاهی تلاشی برای شناخت مسائل زنان در حوزه های مختلف از جمله اشتغال صورت نگرفته است، فعالان زنان نیز توجهی به این موضوع ندارند و این مساله سبب شده است که فعالان کارگری و زنان به خوبی از مسائل زنان کارگر یا زنان به طور کلی نداشته باشند بنابراین مطالعاتی اینچنینی در جهت شناخت و فائق آمدن بر مشکلات زنان کارگر بسیار حائز اهمیت بوده و جای خالی آن کاملا حس میشود چرا که ارائه راهکار در حوزه اجرایی منوط به وجود چنین پژوهش هایی است.
منابع
برهانی کاخکی، مریم ، ابوالفضل کرمی، مقایسه کیفیت خواب و خودکارآمدی مادرانه در زنان کارگر نوبت کار، مجله علمی تخصصی طب کار ۱۳۹۶، دوره ۹، شماره ۲
شاهرخی اکرم، وضعیت سلامت عمومی زنان کارگر کارخانه های قزوین (۱۳۸۰)؛ مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی قزوین : پاییز ۱۳۸۲ , دوره 7 , شماره پیوست (پیاپی ۲۸) ; از صفحه ۳۲ تا صفحه ۳۵ .
کشاورز،زهره. معصومه سیمبر، علی رمضانخان،عوامل تأثیر گذار بر نحوه مقابله با استرس در زنان کارگر بر پایه «الگوی تلفیقی نظریه رفتاربرنامه ریزی شده و خودکارآمدی»،پایش، مهر و آبان ۱۳۹۱ , دوره 11 , شماره 5 ; صفحه ۶۸۵ تا صفحه ۶۹۶.
کوهپایی علی رضا، محمد خندان ، زهرا عرب، وجیهه مبینی زاده، سمیه مومنیان بررسی وضعیت سلامت روان زنان شاغل در صنایع استان قم در سال ۱۳۹۳: فرصتها و چالشها. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، جلد ۱۴، شماره ۸ – ( ۸-۱۳۹۴ )