مریم رحمانی
دیگری:امسال شاهد خبری شدن قتلهای ناموسی بودیم برخی در رسانهها برجسته شدند و برخی مورد توجه قرار نگرفتند اما همه این قتلها از عمق خشونت خانگی در ایران حکایت دارند.
رومینا اشرفی دختر ۱۴ سالهای که بهقصد ازدواج با پسر موردعلاقهاش فرار کرد توسط پدرش با داس کشته شد. اگرچه رابطه مردی ۲۸ ساله با نوجوانی ۱۴ ساله در عرف دنیا مصداق پدوفیلی است و مذموم اما قتل سبعانه رومینا سبب خبرساز شدن آن شد و گویی تابویی به نام قتل ناموسی را شکست. البته به نظر میرسد رومینا به دلیل فرار از محدودیتهای اعمالشده توسط پدرش قصد ازداوج داشته است.
خرداد امسال فاطمه برحی ۱۹ ساله نیز توسط همسرش سربریده شد. یکی از بستگان فاطمه برحی حقیقت ماجرا را با بغض و هراس بازگو میکند! او میترسد اما این ترس مانع از آن نشده است که چشمانش را ببندد و سکوت کند! او چنین میگوید: «خواهر فاطمه چند سال پیش با برادر قاتل ازدواجکرده بود و نتیجه این وصلت چیزی نبود جز صورتی همیشه کبود از ضرب و شتم! سقطجنین بر اثر ضربههایی که بر تنش فرود آمده بود و سرانجام زنی دلمرده که رنگ رخسارش خبر میدهد که او را امیدی به زندگی نیست.
۲۵ خرداد نیز پدر ریحانه عامری با تبر دخترش را کشت. او در مورد این قتل گفت: ریحانه سرکش بود مدام فیلمهای مدلینگ و … در فضای مجازی منتشرمیکرد. گفته بودم او را به قتل میرسانم تا اینکه دیشب دیر آمد و تصمیمم قطعی شد. هرچند خواهر ریحانه دلیل کشتن او را خبر داشتن ریحانه از مسائل اخلاقی پدرش عنوان کرده است و گفته پدرش کلاً مرد خشنی بوده. «پدرمان از بچگی رفتار خشن داشت. سال ۹۷ من در شرف جدایی از همسرم بودم و همراه دخترم به خانه پدرم رفتیم، اما پدرمان برای اینکه دورش خلوت باشد و کارهای پنهان خودش را راحت انجام بدهد ما را به خانهاش راه نداد. ریحانه به خاطر اینکه از مشکل اخلاقی پدرم بااطلاع بود کشته شد تا پدرم راحت به کارهایش ادامه دهد.»
در ۲۱ اردیبهشت سال ۹۹ زنی باردار به نام هاجره، در سراوان توسط شوهرش به طرزی فجیع شکنجه و کشته شد. «گَمشاد زهی» شوهر هاجره با همکاری خانوادهاش ابتدا هاجره را وادار به خوردن اسید کرده و درنهایت بدنش را آتش زدهاند. همچنین گفته میشود در ۲۷ اردیبهشت نیز سارا رخشانی پانزده ساله، باردار و ساکن زاهدان همسرش با ضربات چاقو به قتل رسیده است. همچنین در بهار ۹۹ سارینا غفوری ۲۵ ساله اهل سنندج که دختری ۵ ساله داشت توسط برادرش کشته شد. سارینا خیاط لباس محلی بود و برای فروش کارهایش صفحه اینستاگرامیای با تعداد دنبال کنندگان زیاد داشت، این مسئله به مذاق برادرش خوش نیامده بود. تصمیم سارینا برای ازدواج با مردی که دوستش داشت سبب شد برادرش دست به قتل او بزند. برادر سارینا از قصاص نجات یافت.
هوژان ۱۶ ساله و ساکن دیوان دره بود، بعد از سه ماه بسر بردن در کما به دلیل مشت و لگدهای پدر مرد! گناه هوژان این بود که گفته بود: پدر من او را دوست دارم!
زعفران محمدی اهل مریوان بود که بعد از طلاق قصد ازدواج با مرد دیگری را داشت و پدرش مخالف بود. زعفران به همراه مرد به خانه پدر آن مرد میرود. پدر مرد به پدر زعفران خبر میدهد که دخترش آنجاست. پدر زعفران او را با دستان خودش خفه میکند و جنازهاش را به وسط میدان روستا برده و به همه اعلام میکند که ببینید این منم که این لکه ننگ را پاک کردم. پدر زعفران قبل از ارتکاب به قتل مدام از طرف مردم مورد سرزنش بود که دخترت با یک مرد در ارتباط است.
این قتلها تنها قتلهای انجامشده در سال ۹۹ نیستند، بعضی از قتلهای دیگر تا این حد برجسته نشدهاند ، در این گزارش سعی شده است قتلهای ناموسی رخداده در فاصله تیر ۹۷ تا تیر ۹۹ که درسایت خبر آنلاین منتشرشده به ترتیب سال وقوع ذکر شود. باید گفت بیشتر این قتلها در استان تهران و استان البرز و گاهی در شهر مشهد رخداده است و اطلاعی از سایر استانها در دست نیست. بهجز خبر آنلاین، خبرگزاری ایسنا و مهر نیز با واژه قتل مورد جستجو قرار گرفت که تعداد کمی خبر در این مورد در این دو خبرگزاری وجود داشت و بیشتر خبرها در خبر آنلاین درجشده است. در این فاصله زمانی ۱۵ قتل ناموسی که بیشترش در تهران بوده به وقوع پیوسته است و خبری شده البته تعداد زن کشیها بیش از این میزان بوده است. اگر بهدقت در دلایل قتلها جستجو کنیم بیشتر موارد به دلیل سوظن یا توهم ناشی از اعتیاد به مواد مخدر رویداده است. در برخی موارد قتل به دلیل اعتیاد دختر یا رابطه خارج از ازدواج دختر، خواهر و همسر رخ داده است. متأسفانه از لابهلای خبرها مشخص است که مردان تا دچار سوظن میشوند مبادرت به زن کشی میکنند و بهخوبی مشخص است مردان از اختیاری که قانون در مورد زن کشی به آنان داده است برای قتل استفاده میکنند. قانونگذار باید این اختیار را از مردان سلب کند و در صورت خیانت احتمالی زن و شوهر، قانون بین آنها حکم صادر کند نه آنکه شاکی خودش اجراکننده مجازاتی باشد که تناسبی هم با جرم ندارد. بیشتر قاتلان همسر بعد برادر و پدر مقتولان هستند. در مواردی نیز قتل به دست اقوام زن مانند پسرعمه یا عمو رخداده است. در ادامه آمار این قتلها به همراه شرحی مختصر از آن ذکرشده است.
قتل به دلیل سوظن
سال ۹۹
مرد ۶۰ ساله همسر دوم خود را به دلیل سوظن کشت
او گفته خیلی به همسرم سوءظن داشتم و تصور میکردم شاید باکسی در ارتباط است که رفتارش عوضشده. حتی دوربین مداربسته هم کار گذاشته بودم. هر وقت از او سؤال و جواب میکردم که آیا باکسی ارتباط داری یا نه، حرفهای متناقض میزد. به همین خاطر از زنم شکایت کردم. مدارکی به دادگاه دادم و اعلام کردم به زنم مشکوک هستم. این ماجرا پنج، شش سال طول کشید و درنهایت دادگاه همرأی به صلح و سازش و ادامه زندگی مشترک داد.
این ماجراها ادامه داشت تا ۲۸ فرودین براثر دعوای طولانی با چاقو همسرم را کشتم.
۹۸
فکر می کردم دختر عمه ام به من خیانت می کند
پسر دانشجو که در اقدامی هولناک با شلیک به عمه و دختر موردعلاقهاش باعث مرگ این زن و مجروح شدن دختر جوان شده بود در جلسه محاکمه با درخواست قصاص پدربزرگ خود روبهرو شد.
مرد ۲۵ ساله که دانشجوی رشته حقوق بود، به مأموران گفت: من عاشق مینا بودم. او ۲۲ ساله بود و به خاطر اختلاف سنی کم با خالهاش لاله خیلی دوست بودند و یکجا کار میکردند وقتی لاله طلاق گرفت شوهرش رحیم که معتاد بود به من گفت: علت این جدایی فساد اخلاقی عمهات بوده است و او مینا را هم مثل خودش فاسد کرده است. اجازه نده باهم باشند.
آنقدر گفت تا عصبانی شدم و به مینا گفتم دیگر با لاله حرف نزند و بیرون نرود اما او قبول نمیکرد. عمه بزرگترم – مادر مینا- هم مرا دعوا کرد و گفت اشتباه میکنی. تا اینکه یک روز مینا و لاله را تعقیب کردم و مقابل در آرایشگاه با اسلحه شکاری به سمت آنها شلیک کردم. اول لاله را زدم، بعد خواستم مینا را بزنم که اسلحه گیر کرد. متهم ادامه داد: زمان حادثه دوستم، سعید، با من بود، چاقویی را از او گرفتم و با چاقو مینا را هم زدم.
قتل همسر با همراهی دوست
فرمانده انتظامی شهرستان پیشوا در پی اعلام مفقودی یک زن در تاریخ هفتم شهریورماه ۱۳۹۸ مأموران آگاهی به تجسس پرداختند. به گفته فرمانده انتظامی شهرستان پیشوا بعد از پیدا شدن جسد وقوع قتل عمد برای پلیس محرز شد. متهم انگیزه خود را از ارتکاب این قتل مسائل اخلاقی عنوان کرده است، گفت: متهم با همراهی دوست خود همسرش را به بیابانهای اطراف شهرستان پیشوا میبرد و پس از ضرب و شتم و ضربه به سر وی را به قتل میرسانند و با همان خودرو جسد را آتش میزنند.
گمان رابطه همسر با مرد همسایه
پدرم با بدرفتاری و بدبینیهایش زندگی مادرم و من و خواهرم را سیاه کرد. او موهای مادرم را از ته می تراشید و اجازه نمی داد مادرم موهایش را بلند کند. او همیشه به مادرم بدبین بود. به همین دلیل نمیتوانم از قصاص صرفنظر کنم.
سپس مرد همسر کش در جایگاه ویژه ایستاد و منکر قتل عمدی شد. وی گفت: من گمان میکردم همسرم با مرد همسایه رابطه دارد. چون بازنشسته شرکت واحد بودم، بیشتر اوقات را در خانه میگذراندم و به همین دلیل هم با همسرم دعوا داشتم.
وی ادامه داد: یک روز مرد همسایه به من گفت با یک زن که ساکن آپارتمان ماست رابطه دارد. گمان میکردم مرد همسایه با زن من در رابطه است و به همین دلیل عمدی این ماجرا را به من گفته است. سر این موضوع با همسرم درگیر شدم. من و طلعت سوار ماشین شدیم و به زمینهای کشاورزی ورامین رفتیم. آنجا بار دیگر دعوا میان ما بالا گرفت. همسرم میخواست از روی یک چاه عبور کند که پایش پیچ خورد و به داخل چاه سقوط کرد. من همسرم را هل ندادم و او را نکشتم. به همین دلیل هم بلافاصله با پلیس تماس گرفتم. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به دفاعیات این مرد و مدارک موجود در پرونده وی را از اتهام قتل عمدی تبرئه و او را به خاطر قتل شبه عمد به پرداخت دیه و سه سال زندان محکوم کردند.
به خاطر سوتفاهم همسرم را خفه کردم
مردی که به دلیل سوتقاهم همسرش را خفه کرده بود با خوردن قرص خودکشی کرد و مرد. مرد بیمار درحالیکه روی برانکارد قرار میگرفت تا به داخل خودرو منتقل شود درباره مرگ همسرش گفت: او را فقط به خاطر یک سوءتفاهم خفه کردم و خودم نیز قرص (حاوی سموم کشنده) خوردم.
۹۷
به روابط خواهرم مظنون بودم
روزنامه شرق نوشت: پسر جوانی که خواهر ۵۰ ساله خود را به دار آویخته و به قتل رسانده است، در بازجوییها مدعی شد صدایی در سر او میپیچید و دستور قتل میداد. کارآگاهان جنایی استان فارس وقتی از مرگ زنی ۵۰ ساله در خانهاش مطلع شدند، به آنجا رفتند و جسد حلقآویز این زن را که بهاره نام داشت مشاهده کردند.
من از مدتها قبل با خواهرم اختلاف داشتم و گمان میکردم او با افرادی رابطه دارد. ما بارها باهم دعوا کرده بودیم، اما هیچوقت مشکل میانمان حل نمیشد. شب حادثه من و خواهرم در خانه تنها بودیم و در ظاهر هم مشکلی وجود نداشت. او برایم شام آورد و از من پذیرایی کرد. بعد از خوردن غذا احساس کردم صورتم میسوزد. اصلاً حال خوبی نداشتم برای همین رفتم که بخوابم اما هر کاری کردم خوابم نمیبرد. تا ساعت دو شببیدار بودم. حسابی کلافه شده بودم. از آن موقع بود که صداهایی در سرم پیچید و هر کاری میکردم از بین نمیرفت. این صدا مرتب تکرار میکرد وقت آن است که خواهرت را بکشی.
به دلیل سوظن مردی همسرش را با چاقوی سلاخی کشتارگاه کشت
همسرم با مردی رابطه داشت، دخترم این موضوع را به من گفت و من هم عصبانی شدم. دخترم میگفت فیلم رابطه همسرم را هم دارد و همسرم به او حقالسکوت میدهد. روز حادثه به خانه آمدم و متوجه شدم همسرم با مردی که رابطه داشته هارد کامپیوتر دخترم را برده که فیلم را پاک کند، من سوار اتوبوس شدم و همسرم و مردی را که همراه او بود، تعقیب کردم؛ آنها با سمند میرفتند و من سوار اتوبوس بودم. در خیابان پاسداران همسرم را دیدم، مردی را که همراهش بود، با چاقو زدم و او فرار کرد، بعد همسرم را زدم و بعد هم خودزنی کردم.
در این هنگام، قاضی خطاب به متهم گفت: ادعای رابطه همسرت را در دادسرا مطرح کردی، از فردی که مدعی هستی با زنت رابطه داشته است، بازجویی شد، اما او در زمان حادثه اصلاً در خیابان پاسداران نبوده و با همسرت رابطه نداشته است؛ این مرد تبرئه شده و حکم برائتش هم تأییدشده است. او زمان حادثه در مغازهاش در جای دیگری از تهران بوده، ضمن اینکه دخترت هم گفتههای تو را رد کرده است.
متهم گفت: من این حرفها را قبول ندارم، زنم به من خیانت کرده بود و من هم او را کشتم. در کشتارگاه کار می کردم و روز حادثه هم از کشتارگاه آمده بودم، با همان چاقوی سلاخی زنم را تعقیب کردم و به قتل رساندم.
قتل به دلیل سوظن به رابطه در فضای مجازی
سال ۹۹
زنم با افراد زیادی صحبت کرده بود
زنی روز ۲۶ اردیبهشت۹۹ به دادسرای جنایی تهران رفت و خبر داد خواهرش به نام مینا ناپدید شده. او گفت خواهرم بااینکه متأهل بود و یک پسر نوجوان داشت، تنها زندگی میکرد. دلیل این موضوع هم اختلافاتی بود که با شوهرش داشت.
با پیگیریهای پلیس همسر مینا درنهایت به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: من و مینا سال ۸۰ ازدواج کردیم و پسرمان پنج سال بعد به دنیا آمد. ما از مدتها قبل دچار اختلاف شدیم و این اختلافات تا آنجا ادامه پیدا کرد که ما خانهمان را از هم جدا کردیم و پسرم با من زندگی میکرد.
من و زنم جدا از هم زندگی میکردیم، اما چون خانه او پارکینگ نداشت، معمولاً ماشینش را در خانه من میگذاشت. مینا هرازگاهی به دیدار پسرمان میآمد. بعد از مدتی مادرزنم فوت کرد و این اتفاق درگیریهای من و زنم را بیشتر کرد تا اینکه او روز حادثه به خانه من آمد. پسرم گوشی او را برای بازی کردن گرفت. همان موقع بود که فهمیدم زنم با افراد زیادی چت و صحبت کرده است. به مینا گفتم گفتوگو با همین افراد است که مانع میشود تو به زندگی ما برگردی. سر این موضوع با زنم مشاجره کردم. همان موقع پسرم از خانه خارج شد. بعد از رفتن او بحث میان من و مینا ادامه داشت تا اینکه او دوتکه سنگ کوچک را که برای خرد کردن گردو کناری گذاشته بودم برداشت و به پایم پرت کرد. من هم عصبانی شدم و او را باسیم تلویزیون خفه کردم.
قتل به دلیل احتمال خیانت با پیامک
روز حادثه هر دو داشتیم مواد مصرف میکردیم که متوجه شدم همسرم با کسی از طریق پیامک صحبت میکند. وقتی از او پرسیدم با چه کسی در ارتباط است، جواب درستی نداد. من سعی کردم تلفن را از او بگیرم، اما موفق نشدم. اصلاً حال خوبی نداشتم و مدام به خیانت همسرم فکر میکردم. به او گفتم او نباید به من خیانت کند و این کارش زندگی ما را نابود میکند. گفت خیانت نکرده، اما نمیتواند قول دهد دیگر این کار را نمیکند و چون مواد مصرف میکنیم .
پرونده برای تکمیل تحقیقات به پزشکی قانونی رفت تا مرد جوان موردبررسی دقیق قرار بگیرد. متخصصان اعلام کردند او مبتلابه اسکیزوفرنی بسیار شدید است و احتمالاً علت اعتیادش هم همین مسئله است و توانایی پذیرش مسئولیت اعمال خود را ندارد.
با توجه به اظهارنظر پزشکی قانونی، قرار وثیقه چند صدمیلیونی برای متهم صادر شد، اما خانواده همسر او که ولی دم بودند به این قرار اعتراض کردند. پدر و مادر مقتول گفتند: خانواده کاوه بسیار ثروتمند بودند و دختر ما نیز به همین خاطر با کاوه ازدواج کرد. بعد از ازدواج بود که متوجه شدیم کاوه معتاد است و زمانی این موضوع را فهمیدیم که دخترمان هم آلودهشده بود. آنها دو فرزند داشتند. بااینکه چند بار به دخترمان گفتیم جدا شود، اما قبول نکرد و میخواست به خاطر بچهها بماند. مادر کاوه خانهای در شمال شهر تهران برای کاوه خریده بود و خرجش را میداد، به همین دلیل کاوه عیاشی میکرد. او دختر ما را بدبخت کرد و بعد هم کشت و ما به نظریه پزشکی قانونی و قراری که برای او صادرشده اعتراض داریم و بر درخواست قصاص باقی هستیم.
قتل به دلیل ارتباط با مرد دیگر
۹۹
برادر خواهرش را کشت
پدری قتل دخترش را به دلیل رابطه با مردی به گردن گرفت و گفت: چند روز پیش فردی بنام یونس با من تماس گرفت و تهدیدم کرد که مانع طلاق لیلا از شوهرش نشوم. او تأکید کرد که دخترم را دوست دارد و پس از طلاق لیلا میخواهد با او ازدواج میکند. من از عصبانیت به خانه لیلا رفتم و از او خواستم تا ارتباطش را با یونس تمام کند اما او توجهی به حرفهایم نکرد و بین ما جروبحث شدیدی درگرفت و من هم با دستم دهانش را گرفتم که خفه شد.
پس از اعتراف پدر مقتول وی بازداشت شد و همه اعضای خانواده نیز رضایت خود را اعلام کردند اما مأموران مدتی بعد دریافتند پدر لیلا دروغ گفته و در زمان فوت دخترش در خانه خودش بوده بنابراین دوباره بازجویی را از سر گرفتند تا اینکه مشخص شد قاتل لیلا برادرش حمید بوده است.
عکس ارسالی از سوی ناشناس سبب ساز قتل همسر
۹۸
پرونده مرد جوانی که پس از دیدن عکسهای همسرش با مردی غریبه وی را به قتل رسانده بود برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
رسیدگی به این پرونده از خرداد امسال در اختیار کارآگاهان جنایی قرار گرفت. متهم که مردی ۳۴ ساله بود با پلیس شهرستان نسیم شهر تماس گرفت و از قتل همسرش در خانه خبر داد. وقتی تیم جنایی برای بررسی ماجرا راهی خانه این مرد شدند دریکی از اتاقها جسد خونین زنی ۴۰ ساله را پیدا کردند که با ضربههای کارد به قتل رسیده بود.
یک روز فردی ناشناس یک بسته پستی برایم فرستاد وقتی پاکت را باز کردم چند قطعه عکس در آن بود که زن و مردی را نشان میداد اما صورتشان مشخص نبود. نامهای نیز در پاکت گذاشته بودند که حکایت از ارتباط همسرم با مردی بیگانه داشت. آن روز توجهی به این موضوع نکردم اما چند روز بعد دوباره همان عکسها را کامل برایم فرستادند از دیدن عکسها شوکه شدم چون متعلق به همسرم بود در ادامه مدارکی نیز وجود داشت که نشان میداد همسرم در یک مرکز سقطجنین اقدام به سقط کرده است. درحالیکه از دیدن عکسها و مدارک به حالت جنون رسیده بودم ناگهان پدرم تماس گرفت و درحالیکه بشدت عصبانی بود گفت: این چه افتضاحی است که همسرت به راه انداخته است؟
همان موقع بود که متوجه شدم فرد ناشناس همان عکسها و مدارک را برای پدر و برادرم نیز ارسال کرده است. از شدت عصبانیت نمیتوانستم تصمیم درستی بگیرم همان موقع بچههایم را به خانه پدرم بردم و به خانه برگشتم تا با همسرم صحبت کنم. وقتی عکسها و مدارک را به همسرم نشان دادم و توضیح خواستم با پرخاشگری و فریاد گفت که از زندگی با من خسته شده و میخواهد طلاق بگیرد و بچهها را نیز با خودش خواهد برد. از شنیدن حرفهای او بهقدری ناراحت شدم که با قفل فرمان خودرو چند ضربه به سرش کوبیدم بعد هم با چاقو به جانش افتادم و چند ضربه زدم وقتی از حال رفت و روی زمین افتاد او را خفه کردم. رفتارم قابلکنترل نبود و نمیفهمیدم چهکار میکنم. چندساعتی بالای سرش نشستم و بعد به پلیس زنگ زدم.
بدین ترتیب با اعترافات مرد جوان وی بازداشت شد. پس از مراجعه خانواده مقتول به دادسرا و درخواست قصاص برای دامادشان پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
۹۷
وقتی متوجه شدم خواهر مطلقهام با مرد ناشناس قرار گذاشته، او را کشتم
ایران نوشت: شامگاه ۱۲ مرداد مأموران کلانتری ۲۲ مهرشهر کرج از وقوع این جنایت باخبر شدند و برای تحقیق به محل جنایت رفتند. آنها با جسد خونآلود زن ۳۲ سالهای به نام سارا در یک آپارتمان مسکونی روبهرو شدند و درصحنه جرم دو سه چاقو پیدا کردند که کنار جسد افتاده بود.
به دستور بازپرس کشیک قتل جسد سارا به پزشکی قانونی منتقل شد و گزارشها نشان داد که این زن با ۲۵ ضربه چاقو به ناحیه گردن و قلب و سینه جانباخته است.
کارآگاهان از برادر ۲۰ ساله مقتول به نام میثم شروع به تحقیق کردند و او در بازجویی گفت: حدود یک سالی بود که خواهرم از شوهرش قهر کرده بود و در خانه پدریمان به سر میبرد تا اینکه به رفتارهای خواهرم ظنین شدم. من یک گوشی تلفن برایش خریده بودم که با نصب برنامهای وارد گوشیاش شدم و فهمیدم او با مردهای بیگانهای ارتباط دارد و از این موضوع فقط من مطلع بودم. روز حادثه زمانی که اعضای خانوادهمان قصد داشتند به باغی بروند متوجه شدم خواهرم همراهشان نرفته و در خانه تنها مانده است.
هنگام صبح باهم صبحانهمان را خوردیم که ساعتی بعد متوجه پیامهایی از یک مرد ناشناس شدم و دیدم خواهرم برای عصر با او قرار گذاشت به خاطر همین من بشدت عصبانی شدم و باهم بحثمان شد اما دیدم گوشش بدهکار نصیحت من نیست. حدود ساعت ۲ بعدازظهر بود که از کشوی آشپزخانه یک چاقو برداشتم و بعد با چاقو به جانش افتادم.
قتل به دلیل خیانت قبلی
۲۴ اسفند سال ۹۷ زن جوان که متیرا نام داشت و معلم یکی از مدارس شهر بود، در حالی که پشت فرمان خودرو نشسته بود با شلیک گلوله به کام مرگ رفته است.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی، شوهر سابقش سلمان بهعنوان مظنون بازداشت شد.
سلمان ۴۵ساله در بازجوییها به قتل اعتراف کرد و گفت: «میترا، زن دومم بود، اما بعد از مدتی زندگی به خاطر اصرارهایش او را طلاق دادم. بعد از طلاق متوجه شدم او به من خیانت کرده بود، این شد تصمیم به قتل گرفتم و روز حادثه مقابل مدرسهای که آنجا مشغول کار بود، رفتم و با شلیک گلوله او را کشتم.»
قتل به دلیل خرید خودرو برای مردی دیگر
مردی وقتی فهمید همسر ثروتمندش با جوانی ارتباط برقرار کرده و برای او خودرو خریده است، زن را با ضربه چاقو کشت و از عابران خواست تا پلیس را خبر کنند. این متهم در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت و با توجه به رضایت اولیایام درخواست بخشش کرد.
فرزندان او به دادسرا احضار شدند تا خواسته خود را مطرح کنند. آنها گفتند از پدرشان شکایتی ندارند و ادامه دادند: مادرمان با فردی ارتباط داشت و ما این را میدانستیم، اما حاضر نبود او را رها کند. مادرمان میخواست داراییاش را به نام آن فرد بزند و بارها هم به خاطر این مسئله با او دعوا کرده بودیم. هرچند مادرمان را دوست داشتیم و پدرمان نباید او را به قتل میرساند،
قتل به دلیل اعتیاد دختر
۹۸
دختری ۲۲ ساله مرداد سال جاری بهدست پدرش به قتل رسید. پدر این دختر که ۷۲ ساله است، بعد از کشتن فرزندش خود را به مأموران تسلیم کرد و گفت من دخترم نسترن را کشتم، آنقدر خشمگین بودم که نتوانستم خودم را کنترل کنم و از اینکه چنین کاری کردم خیلی پشیمانم. دلیل قتل دخترش اعتیاد او و سفر رفتن با دوستپسرش بود.
این پدر گفته است: وقتی دخترم برگشت من خیلی عصبانی شدم و گفتم چرا بدون اینکه به من بگوید به سفر رفته است. من و نسترن دوباره باهم دعوا کردیم و درگیری بالا گرفت. او به سمت من حمله کرد و وسایل خانه را شکست و من که دیگر نمیتوانستم به خشمم غلبه کنم، عصبانی شدم و او را خفه کردم. من از کاری که کردم خیلی پشیمانم اما کنترل خودم را از دست دادم. هشت سال بود که دخترم اعتیاد داشت و زندگی ما در این مدت سیاه شده بود.
مادر نسترن بهعنوان تنها ولیدم این دختر نسبت به شوهرش اعلام گذشت کرد و گفت: من شکایتی ندارم، ما سه فرزند داریم و دو فرزند دیگرمان بچههای سربهراهی هستند، اما نسترن خیلی اذیتمان میکرد.
قتل به دلیل حضانت
۹۸
کشتهشدن زن جوانی در یک هتل در تهران خرداد سال گذشته به مأموران گزارش شد. پلیس بهمحض حضور در محل مرد جوانی را که بالای سر جسد بود، بازداشت کرد.
همسرم در برابر این خواسته من که دوست داشتم بچه را ببینم مقاومت میکرد. او هر بار که پولش تمام میشد، یکبار بچه را میآورد من ببینم. بعد از من پول میگرفت و دیگر بچه را نمیآورد. من هم خیلی ناراحت بودم که چرا دخترم را از من دور میکند. ضمن اینکه بارها به همسرم گفتم اگر طلاق گرفتی، چرا طلاقنامه را به من نشان نمیدهی.
متوجه شدم باکسی رابطه دارد و او را یکبار دیدم. البته بعد از قتل با توجه به پیامکهایی که در پرونده هم هست، کاملاً مشخص است که او باکسی رابطه داشته و با من هم رابطه داشت. تا اینکه روز حادثه بعدازاینکه چندینباره گفتم میخواهم بچه را ببینم و به من نشانش نداد، به او گفتم برایش انگشتر خریده و سه میلیون تومان هم پول آماده کردهام. قبول کرد به هتل بیاید. به او گفتم حالا میتوانم حضانت بچه را بگیرم و برای این کار بهصورت قانونی اقدام میکنم. عصبانی شد و به من گفت اصلاً این بچه فقط مال خودم است و دلم نمیخواهد بچه را پیش تو بیاورم. نگران بود رابطه من و دخترم خیلی خوب شود. دخترم خیلی من را دوست داشت. من هم عصبانی شدم و او را با چاقو زدم.
قتل همسر سابق به دلیل ازدواج مجدد
۹۷
مرد جوان به نام شروین گفت: سالها قبل با زنی ازدواج کردم و از او صاحب فرزند شدم، اما همسرم دچار بیماری اماس شد. ۱۱ سال از همسرم مراقبت کردم و هنوز هم همسر من است و از او مراقبت میکنم، اما ازآنجاییکه رابطه ما تحت تأثیر بیماری همسرم قرارگرفته بود و من خیلی احساس تنهایی میکردم، وقتی با لاله آشنا شدم به او دل بستم. لاله هم از همسرش جداشده بود. مدتی او را بهصورت صیغهای عقد خودم کردم. وقتی مدت صیغه تمام شد، به او پیشنهاد دادم عقد دائم کنیم و او هم قبول کرد.
من به خواستگاریاش رفتم و خیلی محترمانه او را به عقد خودم درآوردم و خانوادهاش هم در جریان بودند. لاله قبل از من با فردی ازدواجکرده و جداشده بود و از او بچه داشت. مدت کوتاهی از عقد دائم ما گذشته بود که لاله درخواست کرد از من جدا شود.
من هم قبول کردم و جدا شدیم، اما مدتی بعد فهمیدم با فردی که از آشنایان من بود رابطه برقرار کرده است و بعد که تحقیق کردم فهمیدم این رابطه به مدتها قبل و زمانی که همسرم بوده برمیگردد. به همین دلیل هم تصمیم به قتل گرفتم و در فرصت مناسب وقتی در ماشینی بود که من برایش خریده بودم، به او شلیک کردم و او را به قتل رساندم.
اگر به گفتههای بازپرس جنایی تهران در مورد قتلهای ناموسی که در سال ۹۷ رجوع کنیم او ضمن اشاره قاضی روستا گفته است همسر کشی بهعنوان شایعترین نوع قتلهای خانوادگی است و زن و مرد بعدازاینکه اختلافات عمیق پیدا کردند برای جدایی اقدام قانونی نمیکنند به سمت خیانت یا خشونت میروند، بیان کرد: هماکنون آمار طلاق بسیار زیاد است و اگر بخواهیم به شیوه عمل کنیم این آمار افزایش خواهد یافت در برخی از خانوادهها به دلیل مسائل اعتقادی با رعایت آبروی خانواده پس از طلاق عاطفی، طلاق قانونی را انجام نمیدهند و با همان شرایط به زندگی مشترک ادامه میدهند اما چون زندگی باب میلشان نیست، در کنار آن زندگی موازی تشکیل میدهند، چهبسا اگر جدایی اتفاق بیفتد شاید بهتر باشد اما اگر بخواهیم این کار را انجام دهیم، آمار طلاق سر به فلک بزند.
وی در خصوص تقسیمبندی قتلهای خانوادگی افزود: اگر قتل را بخواهیم به دو قسمت تقسیم کنیم شامل قتلهای از پیش برنامهریزیشده و قتلهای اتفاقی است، اتفاقی بودن قتلها شامل قتلهای خانوادگی هم هست. قتلها ناموسی نیز شامل دودسته کلی عنوانشده میشود البته در قتلهای ناموسی و خانوادگی برنامهریزی بیشتر است و زمانی که ببینند شخص روابط غیرمتعارف دارد او را با نقشه میکشند.
بنابراین بهتر نیست صداوسیما و قوه قضاییه و سیاستمداران بهجای اینکه همسران را به ادامه زندگی درهرصورت ترغیب کنند در مورد حقوق زنان صحبت کنند، در مورد عوارض طلاق عاطفی و بهزور زندگی کردن زیر یک سقف برنامهریزی کنند.