بونامهرپرور
دیگری: در حال حاضر بیش از سه میلیون زن سرپرست خانوار در کشور زندگی می کنند که بسیاری از آنان به دلیل نداشتن تحصیلات و مهارت کافی، در امور خدماتی مشغول به کار هستند، مشاغلی که از بیمه و امنیت شغلی مناسبی برخوردار نیستند و مرهمی بر آلام معیشتی این زنان محسوب نمی شوند.
سرپرست خانوار معمولاً تأمین تمامی یا بخش عمدهای از هزینه های خانوار یا تصمیمگیری در مورد نحوه هزینه کردن درآمدهای خانوار را بر عهده دارد؛ سرپرست خانوار لزوماً مسن ترین عضو خانوار نیست و میتواند زن یا مرد باشد؛ بنابراین تعریف، زنان بیوه و مطلقه، زنان دارای همسران ازکارافتاده، معتاد، زندانی و مفقودالاثر و دختران مجردی که تنها زندگی میکنند، همگی زن سرپرست خانوار هستند.
طبق آمارهای رسمی سهم خانوارهای زن سرپرست نسبت بهکل خانوارهای کشور حدود ۱۳ درصد است و طی ۱۰ سال گذشته حدود یکمیلیون و ۵۰۰ هزار خانوار زن سرپرست به خانوارهای کشور افزودهشده است. در این مدت همچنین تعداد خانوارهای تک نفره زن سرپرست حدود ۶۷ درصد افزایش داشته است. در این میان نباید از این نکته غافل شد که حدود ۴۹ درصد زنان سرپرست خانوار کشورمان بیش از ۶۰ سال سن دارند که به دلایل مشکلات جسمانی و روانی ناشی از افزایش سن نسبت به سایر زنان سرپرست خانوار از مشکلات بیشتری رنج میبرند. در بین استانهای کشور، استان تهران دارای بیشترین تعداد زنان سرپرست خانوار و استان ایلام دارای کمترین میزان خانوارهای زن سرپرست است.
ماجرا از این منظر که فقط حدود ۲۰۰ هزار نفر از سه میلیون زن سرپرست خانوار تحت پوشش حمایتی بهزیستی قرار دارند، دردناکتر میشود. شرایط عمومی زنان سرپرست خانوار برای دریافت خدمات حمایتی از بهزیستی به شرح زیر است:
درآمد ماهیانه این خانوادهها باید از ۴۰ درصد حداقل دستمزد قانون استخدام کشوری کمتر باشد. این افراد همچنین باید ایرانی باشند یا تابعیت جمهوری اسلامی ایران را داشته باشند و اتباع خارجی دارای مجوز رسمی اقامت یا گواهینامه معتبر از مراجع ذیصلاح میتوانند از مزایای مندرج در آن برخوردار شوند. این خانوادهها نباید از مستمری بازنشستگی، ازکارافتادگی و بازماندگان سایر مؤسسات یا قوانین حمایتی دیگر برخوردار باشند. اشتغال پایدار آنان در زمان مراجعه و بررسی مقدور نباشد. این افراد باید ۶ سال سابقه سکونت متوالی در همان شهر داشته باشند. نظر مددکار اجتماعی مبنی بر احراز شرایط عمومی نیز از دیگر پیششرطهای شمول این افراد برای دریافت خدمات سازمان بهزیستی است.
در میان مشکلات عدیده زنان سرپرست خانوار مشکلات اقتصادی و معیشتی پایهایترین مسئله است که منجر به پدیدار شدن انواع مشکلات و آسیبهای روانی، اجتماعی و فرهنگی میشود. بسیاری از این زنان بهخصوص اگر از طبقات پایین اجتماعی باشند میبایست برای تأمین و مدیریت امور مالی خانوار بیشتر ساعات روز را در خارج از خانه کار کنند، این امر بهنوبه خود مشکلی ندارد ولی اگر در بستر این خانوارها که فقط زنان تمامی امور نظارتی و تربیتی کودکان را بر عهدهدارند، می تواند آسیبهای درون خانوادگی و اجتماعی را به وجود اورد، جایی که فقدان نهادهای آموزشی و رفاهی دولتی برای فرزندان زنان سرپرست خانوار بهخوبی احساس میشود.
همین مشکلات اقتصادی و اجتماعی مذکور باعث شده است که بیش از ۴۰ درصد این زنان از سلامت جسمی و بیش از ۳۰ درصد از آنان از سلامت روان مناسبی برخوردار نباشند، افسردگی، انزواطلبی، پرخاشگری و استرس ازجمله مشکلات روحی است که در بین زنان سرپرست خانوار رواج بسیار دارد. از طرفی رویکرد بسیاری از این زنان به ازدواج مجدد منفی است و به دلیل هنجارهای غلط از کمبود امنیت اجتماعی رنج میبرند.
برای کاهش مشکلات مختلف زنان سرپرست خانوار، حمایتهای دولتی بیشتر از هر نهاد دیگری میتواند مؤثر باشد. وامهای بلندمدت برای کارآفرینی به همراه دورههای آموزشی توانمندسازی برای خودکفایی و خوداشتغالی در حوزه اقتصادی، آموزش مهارتهای زندگی، مدیریت بحران و اقدامات انگیزشی بهمنظور افزایش تابآوری در حوزه روانی و اجتماعی میتواند برای بهبود کیفیت زندگی این زنان و خانوارهای آنان کمککننده باشد.